اگر بک به کسی بیش از حد نزدیک شود، ناخواسته خاطرات و افکار او را جذب میکند. او از کشف این واقعیت به وحشت میافتد. ولی وحشت واقعی را زمانی تجربه میکند که به عمارت قدیمی گریدیها حمله میشود. دلیل حمله و هویت مهاجمان نامشخص است. در همین گیر و دار، حادثه دیگری رخ میدهد که با هیولاها و قلمرو دموناتا ارتباطی ندارد، ولی مریدهای کهنهکار را به میدان میکشاند و آنها را با حقیقتی رو در رو میکند که در کابوسهایشان نیز تصورش را نمیکردند. حقیقتی از جنس مرگ.