رمان ایرانی

سه‌تار

هیچ‌کس نفهمید چه طور شد. خود او هم ملتفت نشد. فقط وقتی که سه‌تار او با کاسه چوبی‌اش به زمین خورد و با یک صدای کوتاه و طنین‌دار شکست و سه‌پاره شد و سیم‌هایش، در هم پیچیده و لوله شده، به کناری پرید و او مات متحیر در کناری ایستاد و به جمعیت نگریست؛ پسرک عطرفروش که حتم داشت وظیفه‌ی دینی خود را خوب انجام داده است، آسوده خاطر شد. از ته دل شکری کرد و دوباره پشت بساط خود رفت و سر و صورت خود را مرتب کرد و تسبیح به دست مشغول ذکر گفتن شد. تمام افکار او، هم چون سیم‌های سه‌تارش در هم پیچیده و لوله شده در ته سرمایی که باز به دلش راه می‌یافت و کم‌کم به مغزش نیز سرایت می‌کرد، یخ زده بود و در گوشه‌ای کز کرده افتاده بود. و پیاله‌ی امیدش، هم چون کاسه‌ی این ساز نو یافته سه‌ پاره شده بود و پاره‌های آن انگار قلب او را چنگ می‌زد.

9789645858405
۱۳۸۶
۱۸۴ صفحه
۱۴۱۲ مشاهده
۰ نقل قول
جلال آل‌احمد
صفحه نویسنده جلال آل‌احمد
۲۹ رمان جلال آل احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانواده‌ای مذهبی-روحانی به دنیا آمد. وی پسر عموی آیت‌الله طالقانی بود . دوران کودکی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سید احمد طالقانی، به او اجازهٔ درس خواندن در دبیرستان را نداد؛ اما او که همواره خواهان و جویای حقیقت بود به این سادگی تسلیم خواست پدر نشد. دارالفنون هم کلاس‌های شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ...
دیگر رمان‌های جلال آل‌احمد
مدیر مدرسه (شاهکار جلال آل‌احمد)
مدیر مدرسه (شاهکار جلال آل‌احمد) از در که وارد شدم، سیگارم دستم بود و زورم آمد سلام کنم. همین طوری دنگم گرفته بود قد باشم. رئیس فرهنگ که اجازه نشستن داد نگاهش لجظه‌ای روی دستم مکث کرد و بعد چیزی را که می‌نوشت تمام کرد می‌خواست متوجه من بشود که رونویس حکم را روی میزش گذاشته بودم.حرفی نزدیم رونویس را با کاغذهای ضمیمه‌اش زیر ...
سفر آمریکا
سفر آمریکا (دیگر این‌که به کله‌ام زده است از این یادداشت‌های سفر، با قبلی‌ها، چیزی درست کنم به اسم” چهار کعبه” یا ” زیارت چهار کعبه ” و از این جور چیزها. به قصد این‌که خودم را در مقابل چهار کعبه (مکه ـ اورشلیم ـ مسکو ـ نیویورک) گذاشته‌ام تا عکس‌العمل‌هایم را ضبط کنم. و البته ناچار قیاسی میان کعبه‌ها و دیگر ...
از رنجی که می‌بریم
از رنجی که می‌بریم ـ همه اونایی که تا دیروز محل سگم بهشون نمی‌گذاشتیم، امروز برای خودشون آدمی شدند و برامون پشت چشم نازک می‌کنند. من اگه می‌دونستم شوفر ماشین این یارو است، اصلاً سوار نمی‌شدم. وقتی هم که دونستم، به خاطر هم سفری با شما بود که بلیتمو پس ندادم. خیلی‌ها خودشونو رفیق و هم مسلک ما جا می‌زدند. این سرشونو بخوره، خودشونو ...
5 داستان
5 داستان این کتاب مجموعة پنج داستان کوتاه «جلال آل‌احمد» به نام‌های گلدسته‌‌ها و فلک، جشن فرخنده، خواهرم و عنکبوت، شوهر آمریکایی و خونابة انار است. این داستان‌ها مانند دیگر آثار آل‌احمد، دارای سبکی منحصر به فرد، بهره‌مند از ادب رسمی، نثر کهن ایران و ظرایف فرهنگ عامه است.
ارزیابی شتابزده
ارزیابی شتابزده
مشاهده تمام رمان های جلال آل‌احمد
مجموعه‌ها