مجموعه داستان خارجی

خانه خوب‌رویان خفته

(The house of sleeping beauties)

خانه خوب‌رویان خفته به راستی شاهکاری یگانه است. و این یگانگی، علاوه بر محتوایی غیرمعمول و خاص، به خاطر کمال آن در ارائه فرمی ویژه است. اثری که نکته‌هایی شگرف را در هزارتوهای درونش نهفته دارد. کاواباتا با فراتر رفتن از احساسات و شهوات، سعی در آشکار ساختن جوهره و خصلت شقاوت و بی‌رحمی درون آدمی دارد.

رضا دادویی
آمه
9789646061910
۱۳۸۹
۱۶۰ صفحه
۱۵۵۳ مشاهده
۰ نقل قول
یاسوناری کاواباتا
صفحه نویسنده یاسوناری کاواباتا
۹ رمان Yasunari Kawabata (川端 康成) was a Japanese short story writer and novelist whose spare, lyrical, subtly-shaded prose works won him the Nobel Prize for Literature in 1968, the first Japanese author to receive the award. His works have enjoyed broad international appeal and are still widely read.

Nobel Lecture: 1968
http://www.nobelprize.org/nobel_prize...
دیگر رمان‌های یاسوناری کاواباتا
قلمرو رویایی سپید
قلمرو رویایی سپید آیا همین حالا یوکیو آخرین نفس‌هایش را می‌کشید؟ کوماکو به دلایلی که تنها خودش از آن‌ها با خبر بود از رفتن به خانه خودداری کرده بود، و آیا توانسته بود به موقع خودش را به بستر محتضر برساند؟ تعداد مسافران به اندازه‌ای کم بود که شیمامورا کم‌کم احساس ناآرامی می‌کرد.
داستان‌های کف‌دستی
داستان‌های کف‌دستی این داستان‌ها که گاه خیالی، گاه واقعی و گاه حتی روایتی از زندگی خود نویسنده هستند، گویای علاقه همیشگی کاواباتا به کوتاه‌نویسی و فشرده کردن پی‌رنگ داستانند. تنهای، عشق، گذر عمر و مرگ درونمایه‌های اصلی این داستان‌ها را تشکیل می‌دهند. داستان های کف‌دستی باز تاباننده گستره شگفت‌آور آثار و نیز پیچیدگی روحی- روانی یکی از برجسته ترین استادان داستان‌ کوتاه ...
کیوتو (پایتخت قدیم)
کیوتو (پایتخت قدیم) یاسوناری کاواباتا یکی از مهم‌ترین نویسندگان تاریخ ادبیات ژاپن است. متولدِ آخرین سالِ قرن نوزدهم و درگذشته در 1972. او یکی از مدرن‌ترین نویسندگان ژاپن است که سالِ 1968 جایزه‌ نوبل ادبی را به دست آورد. کاواباتا رمان‌ها و داستان‌های مهمی نوشت که «کیوتو» یا «پایتختِ قدیم» یکی از آن‌هاست و کنار شاهکارهایی چون «آوای کوهستان» یا «خانه‌ی زیبارویان خفته» ...
پرنده‌باز
پرنده‌باز کوره‌راه‌ها چنان درهم و پیچ در پیچ شده بودند که گمان می‌کردم به زودی به گردنه کوه آماجی خواهم رسید. در یک لحظه رعد و برق جنگل انبوه ته دره را به نمایش درآورد و رگبار از دامنه کوه تا نزدیکی گردنه با سرعتی وحشت‌ناک مرا تعقیب می‌کرد. 20 ساله بودم. کلاه مخصوص دبیرستان بر سرم بود و کیمونوی آبی ...
رقصنده ایزو
رقصنده ایزو
مشاهده تمام رمان های یاسوناری کاواباتا
مجموعه‌ها