فاوست
در اتاقی تاریک و نم گرفته، استادی که مدارج علم را پیموده اما به شادمانی درونی نرسیده است بیقرار در پی دست یافتن به آرامش است و چون آن را در یک چهارچوب دانش زمینی نیافته است روح خود را به شیطان، نیروی تاریک هستی، عرضه میکند. فاوست با عصیان بیمانند خود، انسان را با پرسشی پیچیده و مبهم روبرو ...
سرگذشت شورانگیز ورتر
عزیزم... چقدر از این مسافرت خوشجالم... واقعا دل انسان چیست از چون توئی که در قلب من جای داری و هرگز از من دور نبودهای جدائی اختیار کرده و با این حال از مسافرت خود راضی باشم، اما میدانم که تو مرا میبخشی. مثل این است که تقدیر، تمام روابط خارج مرا به طور عمده برای پریشان ساختن این دل ...
فاوست (تراژدی بخش اول) نمایشنامه
در سرآغاز این نمایشنامه شیطان با نام مفیستوفلس، به بارگاه خداوند درمیآید و اگر چه فرشته مقرب به شمار نمیرود، خداوند برای او نیروی آفرینندگی قائل میشود و او را مشایع فاوست بر زمین قرار میدهد. به این ترتیب تراژدی فاوست، دانشمندی که در پی آگاهی بر همه رازهای جهان و عبور از همه مرزهای هستی محدود انسانی است، بدل ...
فاوست (تراژدی بخش دوم) نمایشنامه
هر آن کنش انسانی به ناچار در مناسبات دیگران و زمانه تغییر پیش میآورد و به این معنا گامی است اجتماعی و تاریخی. شرط چنین گامی دستاندازی در مناسبات موجود و برداشتن آنها از سر راه است. کنش انسان از این دید، رنگی از تجاوز و گناه به خود میگیرد.
در بخش اول فاست فاجعه این کنش و گناه هنوز در ...