داستانی عاشقانه، پیرامون عشق و مرگ است. عشق به زنی سرشار از نبوغ، ورتر جوان را به سوی خودکشی سوق میدهد و در نهایت به همان سرنوشت عشق اسطورهای میکشاند. در چنین عشقی، ناگزیر یکی باید خود را قربانی سعادت و نیکبختی دیگری کند و ...
سرگذشت شورانگیز ورتر
عزیزم... چقدر از این مسافرت خوشجالم... واقعا دل انسان چیست از چون توئی که در قلب من جای داری و هرگز از من دور نبودهای جدائی اختیار کرده و با این حال از مسافرت خود راضی باشم، اما میدانم که تو مرا میبخشی. مثل این است که تقدیر، تمام روابط خارج مرا به طور عمده برای پریشان ساختن این دل ...
ایفیژنی
آگاممنون لشکر یونان را به بندری آورد و سوار کشتیها نمود تا به جنگ «ترویا» برود. چند روزی گذشت و هیچ بادی نوزید، سروشی به او پیام داد اگر میخواهی از دریا بگذری باید دخترت ایفیژنی را به درگاه الهه دیانا قربانی نمایی. آگاممنون دخترش را برای قربانی کردن به معبد دیانا میبرد. به هنگام اجرای مراسم باد شروع به ...
فاوست
در اتاقی تاریک و نم گرفته، استادی که مدارج علم را پیموده اما به شادمانی درونی نرسیده است بیقرار در پی دست یافتن به آرامش است و چون آن را در یک چهارچوب دانش زمینی نیافته است روح خود را به شیطان، نیروی تاریک هستی، عرضه میکند. فاوست با عصیان بیمانند خود، انسان را با پرسشی پیچیده و مبهم روبرو ...
دیوان غربی شرقی
فاوست (تراژدی بخش اول) نمایشنامه
در سرآغاز این نمایشنامه شیطان با نام مفیستوفلس، به بارگاه خداوند درمیآید و اگر چه فرشته مقرب به شمار نمیرود، خداوند برای او نیروی آفرینندگی قائل میشود و او را مشایع فاوست بر زمین قرار میدهد. به این ترتیب تراژدی فاوست، دانشمندی که در پی آگاهی بر همه رازهای جهان و عبور از همه مرزهای هستی محدود انسانی است، بدل ...