۱۹ رمان
جمال میرصادقی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۲ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. فارغ التحصیل دانشکده ادبیات و علوم انسانی از دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی است. جمال میرصادقی مشاغل گوناگونی داشتهاست. کارگری، معلمی، کتابدار دانشسرای تربیت معلم، کارشناس آزمون سازی در سازمان امور اداری و استخدامی کشور و مسوول اسناد قدیمی در سازمان اسناد ملی ایران. در دوره دراز کار نویسندگی، داستانهای کوتاه و بلند بسیار و نه رمان نوشتهاست که برخی از آنها به زبانهای آلمانی ، انگلیسی ...
دندان گرگ
«به تو چه زنیکه من کیم؟ شماره تلفنو بده وگرنه میام در خونهات به زور ازت میگیرم.» من هم خوب جلوش در اومدم و گفتم:«هیچ غلطی نمیتونی بکنی، هر کاری میخوای بکن. منو میترسونی مردیکه.»
دختری با ریسمان نقرهای
داستان و ادبیات
این شکستهها (داستانهای بهم پیوسته)
آتش از آتش
علیخان پالتوش را به دوش میگیرد و دم در میرود.
بنز آلبالویی رنگی زیر چراغ برق کوچه ایستاده. مرد خوشپوش و آراستهای جلو در خانه میآید و با علیخان احوالپرسی گرمی میکند.
آنوقت به بنز آلبالویی رنگ اشاره میکند.