رمان ایرانی

آتش از آتش

علی‌خان پالتوش را به دوش می‌گیرد و دم در می‌رود. بنز آلبالویی رنگی زیر چراغ برق کوچه ایستاده. مرد خوش‌پوش و آراسته‌ای جلو در خانه می‌آید و با علی‌خان احوالپرسی گرمی میکند. آن‌وقت به بنز آلبالویی رنگ اشاره می‌کند.

نگاه
9789643518370
۱۳۹۳
۱۷۶ صفحه
۳۹۷ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده جمال میرصادقی
۱۹ رمان جمال میرصادقی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۲ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. فارغ التحصیل دانشکده ادبیات و علوم انسانی از دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی است. جمال میرصادقی مشاغل گوناگونی داشته‌است. کارگری، معلمی، کتابدار دانشسرای تربیت معلم، کارشناس آزمون سازی در سازمان امور اداری و استخدامی کشور و مسوول اسناد قدیمی در سازمان اسناد ملی ایران. در دوره دراز کار نویسندگی، داستان‌های کوتاه و بلند بسیار و نه رمان نوشته‌است که برخی از آن‌ها به زبان‌های آلمانی ، انگلیسی ...
دیگر رمان‌های جمال میرصادقی
زنان داستان‌نویس نسل سوم (66 داستان با تفسیر)
زنان داستان‌نویس نسل سوم (66 داستان با تفسیر) در دو کتاب قبلی (جلد اول و دوم کتاب «جهان داستان ایران») به داستان نویسان نسل اول و دوم پرداخته بودم و از هر نویسنده نام آور این دو نسل، داستان کوتاهی برگزیده بودم و تفسیری بر آن نوشته بودم، قاعدتا این دو کتاب باید دنباله ای داشته باشد تا مسیر رشد و تحول داستان نویسی نوین ایران را نشان ...
داستان و ادبیات
داستان و ادبیات
شب زمستان
شب زمستان از صدای های‌هوی درخت‌ها بیدار شد. پشت پنجره تاریکی عمیق‌تر شده بود و باد درخت‌ها را به هم می‌کوبید و شیشه پنجره را به صدا درمی‌آورد. ماشینی از زیر پنجره گذشت. دری به هم خورد. صدای گریه بچه همسایه بلند شد. صدای ماشین دور رفت. گریه بچه برید. دوباره های و هوی درخت‌ها بلند شد. آسمان برق زد. روشنی روی ...
مادر عشق و دیگر هیچ
مادر عشق و دیگر هیچ «بارون گرفت، چه بارونی، جر و جر. خواستن یه جا پیدا کنن که بارون بهشون نخوره. این‌ور می‌رفتن، اون‌ور می‌رفتن، دنبال یه جا می‌گشتن. یه هو یه صدایی اومد: آهای ماه پری، آهای خورشید پری... برگشتن دیدن یه سنگ کوچولو دل تاریک‌شو واسه اون‌ها وا کرده، بیاین تو این‌جا بارون نخورین. ماه پری و خورشید پری دست همو گرفتن و ...
مشاهده تمام رمان های جمال میرصادقی
مجموعه‌ها