۲۹ رمان
جلال آل احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانوادهای مذهبی-روحانی به دنیا آمد. وی پسر عموی آیتالله طالقانی بود . دوران کودکی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سید احمد طالقانی، به او اجازهٔ درس خواندن در دبیرستان را نداد؛ اما او که همواره خواهان و جویای حقیقت بود به این سادگی تسلیم خواست پدر نشد.
دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ...
سنگی بر گوری
یکمرتبه دیدم با این بیتخم و ترکه ماندن ما کمکم شدهایم کدخدای ده. جوابگوی همه واقعیتها! حل کننده همه مشکلات. قاضی همه دعواهای خانوادگی. پدر و مادر همه یتیمها و مادرمردهها و ... گندهگوزی نکن. قرار شد بیخودنمایی و شهیدنمایی... و این جوری بود که به کلهام زد حالا که اینطور است چرا پدر همه این بچهها نباشی؟ این بچهها ...
سفر روس
1 چاه و 2 چاله و مثلا شرح احوالات
این قلم از سال 1323 تا به حال دارد کار میکند. گاهی مرتب و گاهی نه به ترتیبی. گاهی به فشاری درونی و الزامی؛ و اغلب بنا به عادت. گاهی گول؛ ولی بیشتر موظف یا به گمان ادای وظیفهای. اما نه هرگز به قصد نان خوردن. آنکه صاحب این قلم است فکر کرده بود که هر چه پدرش از راه ...
مدیر مدرسه
این کتاب رمانی اجتماعی و دربارة معلمی است که پس از ده سال تدریس، تصمیم میگیرد برای بهبود شرایط کاری خود مدیر یک مدرسة نوساز شود. جلال آل احمد در این رمان به مسئلة سیستم آموزش و پرورش یا ادارة فرهنگ زمان خود میپردازد و مشکلاتی که فرهنگیان و معلمان در آن زمان با آن دست به گریبان بودند را ...
سه تار
هیچکس نفهمید چه طور شد. خود او هم ملتفت نشد. فقط وقتی که سهتار او با کاسه چوبیاش به زمین خورد و با یک صدای کوتاه و طنیندار شکست و سهپاره شد و سیمهایش، در هم پیچیده و لوله شده، به کناری پرید و او مات متحیر در کناری ایستاد و به جمعیت نگریست؛ پسرک عطرفروش که حتم داشت وظیفهی ...