رمان خارجی

زندگی من و 1 داستان دیگر

این گوشه‌ای از زندگی چخوف، نمایش‌نامه‌نویس و داستان‌سرای بی‌همتاست. آغاز جوانی اوست. از زندگی خشک و بی‌روح پدری که اسیر اوهام اشرافی است می‌گریزد، پی کارهای بدنی و رنگ کردن شیروانی می‌رود. این شهامت، در آن شهر کوچک، دختر اعیان‌زاده‌ای را شیفته او می‌‌کند. هر دو از شهر دل برمی‌کنند و به زندگی روستایی و کارهای تولیدی فلاکت‌بار پناه می‌برند... ولی سیل سهمگین زندگی اجتماعی همه این هوس‌بازی‌های هوشمندانه را می‌شوید و با خود می‌‌برد...

9789644457043
۱۳۸۴
۱۹۸ صفحه
۱۴۹۳ مشاهده
۱ نقل قول
آنتوان چخوف
صفحه نویسنده آنتوان چخوف
۷۶ رمان آنتون پاولوویچ چِخوف داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس برجستهٔ روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس برمی‌شمارند و در زمینهٔ نمایش‌نامه‌نویسی نیز آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشته‌است و وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایش نامه نویس میدانند. چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت. چخوف نخستین مجموعه داستان‌اش را دو سال پس از ...
دیگر رمان‌های آنتوان چخوف
دشمنان
دشمنان چخوف در داستان‌هایش بیشتر به کسانی توجه دارد که به قول خودش «آدم‌هایی بسیار عادی»‌اند.از طریق آن‌هاست که او به ناگوارترین مسائل زندگی دسترسی پیدا می‌کند؛ مسائلی که نه تنها ذهن خود بلکه ذهن موجودات زاده تخیل شاعرانه او را نیز به خود مشغول می‌کنند. آنچه که در آثار او بیشتر به چشم می‌خورد ناچیزی زندگی روزمره است. این احساس، ...
روزمرگی‌های 1 نویسنده
روزمرگی‌های 1 نویسنده پدرش پول بسیار کمی برای کتاب در اختیارش می‌گذاشت، که به سختی به ده پند می‌ر‌سید. در حقیقیت در کنار کار خوبش دارایی زیادی نداشت و مرد ثروتمندی نبود. او هرشب در کلوب کارت بازی و غمار می‌کرد. و همیشه می‌باخت!...
دشمنان
دشمنان «عمر یک انسان از هر اندوه شخصی گران‌بهاتر است. من از شما تمنا دارم که شجاعت و شهامت به خرج بدهید، به نام انسانیت این تمنا را از شما می‌کنم.» کریلوف رنجیده گفت: «انسانیت از هر دو سو باید باشد، به نام همان انسانیت از شما خواهش می‌کنم که مرا با خود نبرید. خدایا، چه فکر عجیبی! من به زور سرپا ایستاده‌ام، ...
مجموعه آثار چخوف 7 (7 جلدی) نمایش‌نامه
مجموعه آثار چخوف 7 (7 جلدی) نمایش‌نامه آنتوان چخوف از بسیاری جهات مدیون صحنه بود: روی صحنه بود که خویشتن را به عنوان یک درام‌نویس باور می‌کرد. بارها اتفاق افتاده بود که در جریان تمرین یک نمایش‌نامه یا حتی در فردای اولین شب نمایش آن، دست به اصلاح و ‹‹مرمت›› و گاهی اوقات تغییر بنیادی نمایش‌نامه می‌زد. او ضمن تغییر و اصلاح و حذف اضافات ‹‹غیر چخوفی›› ...
دوستان ما بد زندگی می‌کنیم (گزیده‌ای از داستان‌های کوتاه نمایشی)
دوستان ما بد زندگی می‌کنیم (گزیده‌ای از داستان‌های کوتاه نمایشی) به هنگام بالا رفتن از پله‌ها،‌ با خود می‌گفت:«اینجا رو ببین، مثل اینکه داری از طویله چهارپاها به خونه معشوقه‌ات می‌ری! همه‌جا رو برق انداختند، فرش پهن کردند، آدم می‌ترسه پاش رو زمین بذاره.»
مشاهده تمام رمان های آنتوان چخوف
مجموعه‌ها