فرید همینطور که باندها را در جیب شلوارش میگذاشت، نگاه معذبی به مگی انداخت و گفت: ((اما اونجا خطرناکه. مخصوصا برای یه د...)) او حرفش را تمام نکرد و به جای آن با علاقه تمام مشغول بررسی انگشتان خونآلود پایش شد...
۱۲ رمان
کورنلیا فونکه از نویسندگان معاصرادبیات نوجوانان آلمان است، نویسندهای خلاق که بسیاری او را همتای آلمانی جی کی رولینگ، آفریننده ی "هری پاتر" میدانند.
کورنلیا فونکه در دهم دسامبر ۱۹۵۸ در شهر دورستن (Dorsten ) آلمان زاده شد. دوره ی دبیرستان را در همان شهر به پایان رساند. پس از گرفتن دیپلم به هامبورگ رفت تا رشته امور تربیتی بخواند. پس از دانش آموختگی ۳ سال به عنوان مددکار اجتماعی در پروژه های آموزشی کار کرد. کار با کودکان ...
مرگ جوهری (3 گانه جوهری 3)
چشمهایش انگشتخاکی را در جا میخکوب کرد؛ چشمان سرخ در آن تاریکی مطلق، چشمانی هم بیرحم و هم بیروح؛ هیچ دیروز یا فردایی نداشت، بدون نور و گرما، اسیر در سرمای خود، عنصر سرمابخش اهریمنی.
انگشتخاکی آتش دور خود را همچون پوست خز گرمی احساس میکرد. کم مانده بود پوستش را بسوزاند، اما تنها محافظ او در برابر آن چشمان بیروح ...
قلب جوهری (3 گانه جوهری 1)
وقتی که انگشتخاکی روی در شماره 5 کوبید، صدای خشخش ضعیفی از آن طرف به گوش رسید. او در حالی که به سراغ قفل میرفت، آهسته گفت: انگار میخواستن زنده نگهش دارن. اونا افراد محکوم به مرگ رو تو سرداب زیر کلیسا نگه میدارند. از وقتی که الکی به باستا گفتم که یه بانوی سفید تابوتهای سنگی رو اون پایین ...
اژدهاسوار
در پی خبر حمله آدمها به دره اژدها، مرغ آتشین و دوست پریزادش سورل، تصمیم میگیرند به سرزمینی بروند که در آن صلح برقرار است. اما ساکنان دره میکوشند آنها را از این سفر بیبازگشت بازدارند. آنها عقیده دارند که چنین سرزمینی تنها یک رویاست. اما مرغ آتشین همین امشب راه میافتد.
ایگرن شجاع
ایگرن و خانوادهاش در قلعه بیبرنل زندگی میکنند، قلعهای با شیرهای سنگی نعرهکش و کتابهای سخنگو و خندقی پر از مار. پدر و مادر ایگرن جادوگرهایی بسیار ماهرند. حتی برادرش آلبرت هم جادو بلد است. اما ایگرن به جای این کارها دایم شمشیرزنی تمرین میکند، با این امید که روزی شوالیهای معروف شود. روزی پدر و مادر ایگرن موقع جادو ...
شاه دزد
این کتاب یک رمان و دربارة دو برادر 14 و 8 سالة آلمانی است که پدر و مادرشان را از دست دادهاند. آنها از دست خاله و شوهرخالة خود که میخواهند دو برادر را از هم جدا کنند، به شهر ونیز ایتالیا میگریزند. بستگان آنها کارآگاهی را مأمور میکنند تا بچهها را پیدا کند، اما پسرها عضو باندی شدهاند که ...