رمان نوجوان

ارباب دزدها

(Herrder diebe)

زمستان زودتر به ونیز آمده است.دو پسر بچه یتیم در حال فرار هستند و در کانال‌های قدیمی و کوچه‌های مه گرفته‌ی شهر پنهان‌ می‌شوند.آن دو با گروهی از بچه‌های خیایانی و رئیس مرموزشان آشنا می‌شوند.پناهگاه آنها یک سینمای متروکه است.کاراگاهی که تمام فکرش مشغول تغییر دادن قیافه خودش و نگه‌داری از لاک‌پشت‌هایش است.اما خطر بزرگ‌تری که آزادی تازه به دست آمده‌ی آن دو را تهدید می‌کند،چیزی است که از یک گذشته‌ی فراموش شده آمده است.یک گنج زیبا و جادویی با قدرتی که خود زمان را به گردش درمی‌آورد.

پیدایش
9786002961754
۱۳۹۳
۵۰۴ صفحه
۴۷۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
کورنلیا فونکه
صفحه نویسنده کورنلیا فونکه
۱۲ رمان کورنلیا فونکه از نویسندگان معاصرادبیات نوجوانان آلمان است، نویسنده‌ای خلاق که بسیاری او را همتای آلمانی جی کی رولینگ، آفریننده ی "هری پاتر" می‌دانند. کورنلیا فونکه در دهم دسامبر ۱۹۵۸ در شهر دورستن (Dorsten ) آلمان زاده شد. دوره ی دبیرستان را در همان شهر به پایان رساند. پس از گرفتن دیپلم به هامبورگ رفت تا رشته امور تربیتی بخواند. پس از دانش‌ آموختگی ۳ سال به عنوان مددکار اجتماعی در پروژه های آموزشی کار کرد. کار با کودکان ...
دیگر رمان‌های کورنلیا فونکه
ارباب دزدها 2
ارباب دزدها 2 زمستان زودتر به ونیز آمده است. پسر بچه یتیم در حال فرار هستند و در کانال‌های قدیمی و کوچه‌های مه گرفته شهر پنهان می‌شوند. آن دو با گروهی از بچه‌های خیابانی و رئیس مرموزشان آشنا می‌شوند. پناهگاه آن‌‌ها یک سینمای متروکه است.
گیس پنجول (دیو زمینی)
گیس پنجول (دیو زمینی) گیس پنجول دیوی زمینی است ولی یک دیو معمولی نیست. دیوهای همسایه اغلب نمی‌توانند او را درک کنند. به خصوص علاقه‌ای او به آدم‌ها، آنها را متعجب می‌کند.
سیاه قلب (رمان‌های 3 گانه فونکه 1)
سیاه قلب (رمان‌های 3 گانه فونکه 1) از مرد غریبه جز سایه‌اش چیزی دیده نمی‌شود، ولی مگی می‌تواند از پشت پنجره هاله‌ای از چهره مرد را ببیند. این غریبه کیست که گرد انگشت صدایش می‌زنند؟ کاپریکورن و جادوزبان چه نقشه‌ای دارند؟ مگی که عاشق کتاب و کتاب‌خوانی است، جواب این پرسش‌ها را در یک کتاب پیدا می‌کند، اما خب که چی؟!
ایگرن شجاع
ایگرن شجاع ایگرن و خانواده‌اش در قلعه بیبرنل زندگی می‌کنند، قلعه‌ای با شیرهای سنگی نعره‌کش و کتاب‌های سخنگو و خندقی پر از مار. پدر و مادر ایگرن جادوگرهایی بسیار ماهرند. حتی برادرش آلبرت هم جادو بلد است. اما ایگرن به جای این کارها دایم شمشیرزنی تمرین می‌کند، با این امید که روزی شوالیه‌ای معروف شود. روزی پدر و مادر ایگرن موقع جادو ...
مشاهده تمام رمان های کورنلیا فونکه
مجموعه‌ها