رمان خارجی

سقراط مجروح

(Socrats wounded)

(سقراط مجروح) داستان سقراط، فیلسوف یونانی است که به عنوان سرباز در جنگ دلیون با ایران شرکت می‌کند. در پای سقراط خاری فرو می‌رود و این باعث پیروزی جنگ به فرماندهی آلکیسبادیس می‌شود. سقراط مخالف جنگ بوده، اما قهرمان جنگی لقب می‌گیرد و از او تقدیر می‌شود. (سقراط مجروح) داستان شجاعت است، شجاعت اخلاقی. برتولت برشت این داستان را در 1929، وقتی در تبعید بود، برای کودکان و نوجوانان نوشت.

9786005337761
۱۳۹۰
۶۲ صفحه
۱۱۸۸ مشاهده
۰ نقل قول
برتولت برشت
صفحه نویسنده برتولت برشت
۱۸ رمان برشت سرودن شعرهایش را در ۱۵سالگی و پیش از نمایشنامه‌نویسی آغاز کرد. نخستین سروده‌هایش را بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷ سرود و آنها را در نشریات محلی منتشر کرد. در سال ۱۹۱۸، هنگامی که به خدمت سربازی اعزام شد، افزون بر کار در بیمارستان نظامی پشت جبهه، سروده‌هایش را همراه با نواختن گیتار برای سربازان می‌خواند و آنها را مجذوب نوای گرم و سرود دلنشین خود می‌کرد. شعرهای نمایشی برشت را از مهم‌ترین آثار او دانسته‌اند. اینها شعرهایی هستند که به ...
دیگر رمان‌های برتولت برشت
زندگی گالیله
زندگی گالیله زندگی گالیله افراطی‌ترین درامی است که دوست دارم آن را اجرا کنم آن‌چه من در این نمایش‌نامه می‌بینم رنج‌های یک انسان نابغه و ژنی و محرومیت‌های یک کاشف و چیدن بال‌های انسانی است که قدرت پرواز پرندگان را دارد، اما در نهایت محکوم به سکوت می‌شود. روزگار مرگی صوری را به گالیله تحمیل می‌کند ولی ذات نبوغ در او ماندگار ...
توران‌دخت (کنگره توجیه‌گرها) نمایش‌نامه
توران‌دخت (کنگره توجیه‌گرها) نمایش‌نامه قصه نمایشی توران‌دخت یا "کنگره پاک‌شویان" پیش‌نویس و ناتمام باقی مانده است. قسمت‌هایی از این مجموعه عبارت است از رمان سقوط روشن‌فکران، یک جلد داستان‌های کوتاه به نام داستان‌های روشن‌فکران یک سری قطعات نمایشی به نام روحوضی‌های روشن‌فکران و یک مجموعه کوچک به نام هنر کاسه‌لیسی و سایر هنرها.
محاکمه ژان دارک در روان
محاکمه ژان دارک در روان
داستان‌های آقای کوینر
داستان‌های آقای کوینر استاد فلسفه‌ای نزد آقای کوینر آمد و از دانایی خود تعریف کرد. آقای کوینر پس از کمی مکث گفت: «تو همه چیزت باعث زحمت است: نشستنت، حرف زدنت و فکر کردنت.» استاد فلسفه عصبانی شد و گفت: «درباره خودم نمی‌خواستم چیزی بدانم بلکه درباره محتوای آنچه که گفتم.» آقای کوینر گفت: «حرفات محتوایی نداشت. تو را می‌‌بینم که کورمال راه می‌روی ولی آنگونه ...
ارباب پونتیلا و برده‌اش ماتی
ارباب پونتیلا و برده‌اش ماتی بزرگ‌ترین بدبختی آدمی این است که در برابر ستم، جرات طغیان را از دست بدهد. جان کلام زندگی این‌جاست که طغیان بر صد بیدادگری دوام یابد. لحظه‌ای که انسان ستم را به آسانی تحمل کند، شوم‌ترین دوره حیاتش آغاز می‌گردد.
مشاهده تمام رمان های برتولت برشت
مجموعه‌ها