۶۳ رمان
او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
هیپی
اینک در سپتامبر 1970 زنان در دنیا حکومت میکردند، یا دقیقتر بگوییم، زنان هیپی بر دنیا حکمرانی میکردند. هرجا میرفتند، مردها میدانستند آنها دیگر کسانی نیستند که آخرین مد روز بتواند اغوایشان کند و اکنون از موضوعات بسیار بیشتری نسبت به مردها آگاهند. و بنابراین مردها تصمیم گرفتند یکبار برای همیشه بپذیرند که به این زنها نیاز دارند؛ زنها همیشه ...
سفر زیارتی (خاطرات 1 مغ)
به سفر میرویم و در جادهای قدم مینهیم که پیشتر زائران بسیاری آن را درنوردیدهاند و سفری است مقدس برای هر زائری و پائولوکوئیلو جاده یعقوبی را در پی یافتن شمشیرش میپیماید و در کنار راهنمایی که میکوشد او را هدایت کند درسهایی از زندگی میگیرد که به تنهایی قادر به درکشان نیست، و به راستی که زندگی سراسر تجربه ...
دستنوشتههای آکرا
دلم میخواست اینطور شروع کنم: اکنون که در پایان زندگیام هستم، برای کسانی که پس از من به این جهان میآیند، هر آنچه را در زمان این جهان آموختهام به یادگار میگذارم. باشد که استفاده خوب از آن بکنند.
زندگی
تنها راه برای یافتن تصمیم درست آن است که بفهمیم تصمیم غلط کدام است، راه دیگر را هم بدون ترس بیازماییم، و آنوقت تصمیم بگیریم.
اگر برداشت محصول را به تعویق بیاندازیم، میوه فاسد میشود، اما اگر مشکلاتمان را به تعویق بیاندازیم، رشد میکنند.
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
این رمان ماجرای دختر جوانی است به نام ورونیکا که با وجود داشتن یک زندگی به ظاهر رضایتبخش، اقدام به خودکشی میکند، زیرا به دلیل احساس خلاء در وجودش، زندگی را مطابق میل خود نمییابد. اما اطرافیان، او را که با خوردن قرص دست به خودکشی زده، روانه بیمارستان میکنند. او که اینکه از مرگ نجات پیدا کرده، خود را ...