۶۳ رمان
او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
مثل 1 ببر زندگی کن
صحنههایی را که امروز دیدهای هیچوقت فراموش نکن...
افرادی که کارهای مفید انجام میدهند از سرزنش و رفتارهای ناشایست دیگران هراسی ندارند.
ولی کسانی که کار مفیدی انجام نمیدهند، تصور میکنند که افراد مهمی هستند و همواره بیلیاقتی خودشان را پشت هیاهو و زورگوییشان پنهان میکنند.
الف
آه نه. دیگر حوصله مراسم دیگری را ندارم! آیین دیگری برای احضار نیروهای نامرئی در جهان مرئی! چه ربطی دارد به دنیای امروز ما؟ فارغالتحصیلها از دانشگاه که بیرون میآیند کار گیر نمیآورند. مسنها بازنشسته میشوند و گرفتار یک لقمه نانند. آدم بزرگها که از نه صبح تا پنج بعدازظهر جان میکنند تا خرج خانواده و تحصیل بجههایشان را بدهند، ...
کتاب راهنمای رزمآور نور
هر رزمآور نور پیش از این، از ورود به نبرد ترسیده. خیانت و دروغ دیده. ایمانش را به آینده از دست داده. به راهی گام گذاشته که راه او نبوده. به خاطر مسایل بیاهمیت رنج کشیده. شک کرده که رزمآور نور نیست. در اجرای تعهدات روح خویش شکست خورده. گفته آری، حال آنکه مقصود وی نه بوده. رنجانده کسی را ...
بریدا
این کتاب داستان یک دختر جوان ایرلندی است که در تلاش برای آموختن جادو برمیآید. جادو، جوهر اصلی این داستان است. در آغاز بریدا تصور صحیحی از جادو ندارد. برای آموختن جادو، سراغ استاد جادوگر، استاد سنت خورشید میرود که در یک جنگل ساکن است. اما نخست باید با سنتهای جادو آشنا شود. در این کتاب، کوئیلو دو سنت جادوگری ...
فرشته نگهبان
پائولو تازه کتاب کیمیاگر را نوشته و به استاد جادوگریاش، جی، نشان داده است. جی از خواندن کیمیاگر خوشحال میشود، اما معتقد است که پائولو باید قبل از هر چیز ماجراهایی را از گذشتهاش فراموش کند و به همین دیل به او توصیه میکند " فرشتهاش را ببیند."
اما پائولو نمیداند چگونه این کار را بکند. به همین دلیل همراه با ...