رمان خارجی

حرمان

(Une desolation)

حرمان اولین رمان یاسمینا رضا، نویسنده فرانسوی ایرانی تبار است. حرمان نوعی حدیث نفس است.پدری در خیال خود با پسرش حرف می‌زند. پیرمرد در زندان توهم و غم گرفتار شده است و دایم از اطرافیانش می‌نالد و کینه آن‌ها را به دل می‌گیرد. نه تنها از اطرافیان و نزدیکان، بلکه از هر انسانی متنفر است و هر وقت کسی را در خیابان می‌بیند، بی‌رحمانه به او زل می‌زند و می‌گوید پیری درد بی‌درمان است. این آدم مردم گریز از همه متنفر است چون آن‌طور که باید باشند، نیستند و هرگز نخواهند شد. البته، کینه‌توزی او بیش از همه، متوجه پسرش است. پسر که تحمل ارباب منشی پدر را ندارد، عزم سفر به مناطق استوایی را می‌کند تا هم از یوغ او بگریزد و هم دنیا را ببیند.

داود دهقان
سالی
9789647191296
۱۳۸۸
۱۶۰ صفحه
۱۳۰۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های یاسمینا رضا
هیچستان
هیچستان هیچستان، مجموعه‌ای پنج قسمتی از صحنه‌هایی کوچک از زندگی، کتابی کوچک در مقایسه با برخی نمایش‌نامه‌های یاسمینا رضا است؛ اما در آن اندیشه‌های شایان توجهی وجود دارد، به نظر نمی‌رسد هدف نویسنده، نگارش زندگی‌نامه‌اش باشد؛ با وجود این شاید این کتاب تلاشی است برای ابدی کردن صحنه‌هایی از زندگی.
سوار بر سورتمه آرتور شوپنهاور
سوار بر سورتمه آرتور شوپنهاور در سال 1980 لویی آلتوسر، فیلسوف نامدار فرانسوی و استاد میشل فوکو و ژاک دریدا، همسر خود را خفه کرد، کتاب حاضر به این جنایت عجیب اشاره دارد و دکتر حامد فولادوند، مترجم این اثر، پی‌گفتاری تدوین کرده و به شرح مضامین فلسفی آخرین نوشته یاسمینا رضا، نویسنده فرانسوی ایرانی‌تبار، پرداخته است.
خوشا خوشبختان
خوشا خوشبختان خوشبختی چیست؟ رضایت درونی یا موقعیت خاص بیرونی؟ چه ارتباطی به روابط انسان‌ها و خصوصا عاطفه و عشق میانشان دارد؟ رابطه خوشبختی با معنای هستی و درک آن چیست؟ شاید بتوان گفت این سوالات ذهن یاسمینا رضا، نویسنده رمان خوشا خوشبختان، را مشغول کرده و او با به تصویر کشیدن زندگی روزمره شخصیت‌های داستان از زبان خودشان و خلق روابطی ...
بللا فیگورا
بللا فیگورا یاسمینا رضا - درام‌نویس پرآوازه فرانسوی - یکی از مطرح‌ترین نمایش‌نامه‌نویسان حال حاضر جهان است. او در حوزه تئاتر کشور ما هم کاملا شناخته شده است: هنر، زندگی ضرب‌در سه، مرد تصادفی، گفت‌وگوهای پس از یک خاک‌سپاری و خدای کشتار... از جمله معروف‌ترین درام‌های ترجمه‌ شده او به فارسی هستند که به دفعات در طی سال‌های گذشته در ایران اجرا شده‌اند. شاید ...
آدام هابربرگ
آدام هابربرگ بدین ترتیب، روزی از روزها آدام بربرگ روی نیمکتی روبه‌روی قفس شترمرغ‌ها نشسته بود. نیمکت از بارش نامحسوس باران نمناک بود. دو شترمرغ بی‌حال خاکستری رنگ جلوی خانه‌شان در محوطه‌ای کاملا خالی علوفه می‌خوردند، تلفن همراه هابربرگ در جیبش زنگ زد: «الو!» صدایی از آن طرف خط گفت: «عجب هوایی! آدم دق می‌کند.»، «کجایی؟»، «باغ وحش»، «اون‌جا چیکار می‌کنی؟»، «خودت ...
مشاهده تمام رمان های یاسمینا رضا
مجموعه‌ها