رمان خارجی

حالا بی‌حساب شدیم (مجموعه طنزهای وودی آلن)

(Getting even)

خندیدن به... خندیدن از یک بازی شروع می‌شود. اختلالی کوتاه در نظم نمادین یا یک جابه‌جایی بازیگوشانه در نظم جدی، خشک و مکرر زندگی. به این معنا اگر خندیدن به... را از معنای غیر اخلاقی آن تهیه کنیم، باید بگوییم که خندیدن همیشه به دستمایه‌ای هر چند ناچیز نیاز دارد. به هر حال باید به چیزی خندید و بهترین دستمایه‌ها برای خندیدن همیشه جدی‌ترین مسایل از کار در می‌آیند. وودی آلن در مجموعه‌ی حالا بی حساب شدیم انتقام خود را از مسایل مهمی همچون چاقی، جرایم سازماندهی شده، تحصیلات بزرگسالان، لیست‌های خشکشویی افراد مهم، انقلاب‌های آمریکای لاتین و روانکاوی می‌گیرد. آنچه در زیر می‌آید بخشی از داستان خاطرات اشمید درباره‌ی اتفاقات پشت‌پرده‌ی جنگ جهانی دوم است: آیا هیتلر می‌توانست در گذاشتن ریش بر چرچیل پیشی بگیرد؟ هیتلر گفت که احتمال برد چرچیل بیشتر و پیشی گرفتن بر او غیر ممکن است. کورینگ، آن خوش‌خیال احمق، گفت که پیشوا احتمالا می‌تواند سریع‌تر خط ریش بگذارد، به شرطی که ما تمام قوای آلمان را به صورت متمرکز در راستای این هدف هدایت کنیم...

بیدگل
9789641164814
۱۳۸۸
۱۶۸ صفحه
۱۴۰۰ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
وودی آلن ۲۲ رمان Woody Allen (born Allen Stewart Königsberg) is a three-time Academy Award-winning American film director, writer, actor, jazz musician, comedian and playwright. His large body of work and cerebral film style, mixing satire, wit and humor, have made him one of the most respected and prolific filmmakers in the modern era. Allen writes and directs his movies and has also acted in the majority of them. For inspiration, Allen draws heavily on literature, philosophy, psychology, Judaism, European cinema and New York ...
دیگر رمان‌های وودی آلن
قابل توجه نوابغ فقط پول نقد
قابل توجه نوابغ فقط پول نقد تابستان پارسال یک روز پس از مقداری دویدن در طول مسیر خیابان پنجم که به عنوان یک برنامه بدن‌سازی برایم در نظر گرفته شده بود تا امید به زندگی را به اندازه امید یک معدنچی قرن نوزدهمی در من کاهش بدهد، مقابل کافه بیرونی هتل استن‌هوپ توقف کوتاهی کردم تا دستگاه تنفسی ضعیفم را با یک پیچ‌گوشتی تگری مرمت و ...
خون‌بهای تاندوری
خون‌بهای تاندوری رهبر شیطان‌صفت راهزنان جلز و ولز کرد:«بسه دیگه چترماهی لزج! افلاتوس این روزا حسابی بازارش گرمه. دوتا فیلم تموم کرده که حتا تو بازارهای کوچیک‌تر هم از اون بفروشا بوده. بابت این جونور جونده که قایمش کرده‌یم خیلی بخت یارمون باشه بتونیم چن دونه نخود پس بگیریم.»
مرگ در می‌زند
مرگ در می‌زند مرگ یه تصویر نمادین از نبودنه و همون‌طور که خودتون می‌دونین چیزی که نباشه نمی‌تونه وجود داشته باشه...بنابراین این مرگ وجود نداره و فقط یه توهمه”
متل ماه عسل از نو بزن سم
متل ماه عسل از نو بزن سم سام: من اون شخصیت رو دوست داشتم. نوشته‌های تو خیلی کندن... اون داستان پست مدرنیستیت در مورد اون ملحده که هشتاد سال توی یه اتاق خالی، بی که تکون بخوره، تنها می‌نشست چون که می‌خواست زندگیش آهسته بگذره... خوابم برد اصلا... خاخام: امروزه بسی باب است انسان‌ها الحاد را ستایش کنند، اما دمی که در بستر مرگند، روحانی‌ای می‌طلبند تا ...
طنزهای وودی آلن (بی بال و پر)
طنزهای وودی آلن (بی بال و پر) در این‌که دنیایی نامرئی وجود دارد، شکی نیست. مسئله این‌جاست که این دنیا تا مرکز شهر چقدر فاصله دارد و شب‌ها تا کی باز است؟ حوادث مرموز مرتبا اتفاق می‌افتند. یکی جن و پری می‌بیند. یکی سر و صدا می‌شنود: و یکی از خواب می‌پرد و می‌بیند که دارد توی هوا راه می‌رود.
مشاهده تمام رمان های وودی آلن
مجموعه‌ها