از دیاری به دیار دیگر
از دیاری به دیار دیگر رفتن، سعادت و خوشبختی به دنبال ندارد بلکه آنها سرگردانی هستند گمشده در دیار غربت. امروز غروب که آخرین سطرهای سرگذشتم را مینویسم از پنجره آپارتمان ناتان تماشاگر رودخانه تایمز هستم که مانند ماری خوش خط و خال به دور خودش میپیچید و می گوید:
هر کجا هستید باشید آسمان مال شماست پنجره، فکر، هوا، ...
باغ مارشال 2
با این که در کنار ناهید زندگی آرومی دارم. با این که این زن چنان خوش طینت و نظر بلنده که با آوردن اسم تو به خونهمون. گذشته و حال و آیندهام رو به هم گره زده، گرهی که حتی با دندون هم باز نمیشه؛ با این که از مال و منال دنیا بینیازم و از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردارم؛ ...
گردی روی آینه
محسوسترین چیزی که از مقابل چشمانم دور نمیشود و دورترین افق خاطراتم، در میان ابرهای تیره و مبهمی که طوفان زمان و بادهای حوادث به سرعت گاه تاریک و گاهی روشن، زمانی دور و ناپدید میگردد چهره محزون و نگاههای غمگین مادرم است که وقت و بیوقت به علامت تاسف سر تکان میداد و میگفت:
-((تا کی میخواهی زانوی غم ...
خانه روبرو
بیشتر مردها در نخستین دیدار با زن یا دختری، دلداده زیبایی ظاهری او میشوند و به جمال معنویشان توجهای ندارند. این حقیقت قابل انکار نیست. بندرت مردی پیدا میشود که زن را از نظر جمال باطنی دوست بدارد و اگر برحسب تصادف به چنین کاری اقدام کرد، بیشک روزی پشیمان میشود و یا نگاهش دنبال این و آن است.
باغ مارشال 3
روز اگر زود گذشت و نچیدیم گل سرخ غروب رو نگیریم ز تاریکی شب که سحر میرسد از راه و درون چشمش اثر روشن صبح دگری مشهود است. عزیزم، اگر آسمان زندگیات از اختر و ماههای تکراری گرفت، بدون شک آسمان دیگری میخواهد و ماه دیگری. تو را و همسفرت را به خدا میسپارم، یادت باشد خواهی اگر بمان و، ...