رمان ایرانی

کشتی‌بان دوست

نمرود نعره زد:«ای خدای آتش، خداوندی چون تو از تو طلب سوزاندن بنده‌ای ناسپاس را دارد. او را نیک بسوزان تا من خاکسترش را خاک ستوران کنم.» ابراهیم گفت:«از شما و شرک‌تان بیزارم که زندگی با شما بر من جز رنج نیست.» به آتش نزدیک شد. شعله‌ها به هر گام که او پیش می‌رفت، پس می‌نشستند. ابراهیم گفت:«و تو، ای آتش، مرا در خویش گیر که لهیب سوزانت از حمق اینان مرا سوزنده‌تر نیست.» همچنان به سوی آتش پیش می‌رفت و آتش همچنان پس می‌نشست. آتش گفت:«خداوندا، سوختن را از من بگیر! این چه باری است بر دوش من؟»

9789643375621
۱۳۸۸
۱۳۶ صفحه
۶۳۶ مشاهده
۰ نقل قول
علی موذنی
صفحه نویسنده علی موذنی
۱۱ رمان علی موذنی متولد سال 1377 در تهران و فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.موذنی در زمینه های داستان نویسی نمایشنامه نویسی و فیلمنامه نوسی فعالیت دارد
دیگر رمان‌های علی موذنی
احضاریه
احضاریه -
شعر به انتظار تو
شعر به انتظار تو
خوش‌نشین
خوش‌نشین موضوع این رمان که شاید در جوامع دیگر، مشکل مقطعی به نظر می‌آید، ظاهرا واقعیت تلخ و همیشگی جامعه ماست که مدام به دنبال خرید خانه بروی و همیشه احساس کنی که از خرید آن عقبی و فاصله پولی‌ات با آن رفته رفته بیشتر و بیشتر می‌شود.
آپارتمان روباز
آپارتمان روباز چشم برنمی‌داشت. لبخند می‌زد. سر تکان داد و گفت: «آدم عجیبی هستی!» جمله‌ای که قبلا به یاد او نوشته بودم، به زبان آوردم: «هرکسی در عاشقی سبک خودش را دارد!» ادامه جمله‌ای را که نوشته بودم، برایش نگفتم که مسلما سبک عشقی شکسپیر با استریندبرگ و چخوف فرق داشته و خیلی راحت می‌شود این را از خواندن آثارشان فهمید و ...
مشاهده تمام رمان های علی موذنی
مجموعه‌ها