مجموعه داستان خارجی

پایان

(Nounelles et texts pour rien)

7 روز هفته را کار نمی‌‌کردم، چون تقریبا خرجی نداشتم. حتی می‌توانستم کمی هم پس‌انداز کنم، برای روزهای مبادا. روزهایی که کار نمی‌کردم، در دخمه‌‌ام دراز می‌کشیدم. دخمه‌ام کنار رودی بود، در یک ملک خصوصی، یا ملکی که قبلا خصوصی بوده. این ملک که ورودی‌اش به خیابانی تنگ، تارک و آرام باز می‌شد، در دیواری محاط بود، طبیعتا به جز آن طرفش که بر کرانه رود بود و سرحد شمالی ملک را تعیین می‌کرد، به طول تقریبی 30 قدم. رو به روی این ملک، آن طرف رود، هنوز هم چند بارانداز به چشم می‌خورد، و پشت آن‌ها، خانه‌‌هایی با سقف‌های کوتاه و درهم پیچیده. زمین‌های هرز، پرچین‌ها، دودکش‌ها، و چند برج و بارو. چیزی شبیه 1 سال میدان مشق هم دیده می‌شد که سربازها در آن فوتبال بازی می‌کردند، تمام سال را.

9789643521516
۱۳۸۴
۶۸ صفحه
۱۱۲۸ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های ساموئل بکت
در انتظار گودو (سوگ‌خندنامه در 2 پرده) نمایش‌نامه
در انتظار گودو (سوگ‌خندنامه در 2 پرده) نمایش‌نامه نمایش‌نامه فلسفی «در انتظار گودو» روایت 2 ولگرد با نام «استراگون» و «ولادیمیر» است که در گوشه‌ای از بیابان در انتظار موجودی با نام «گودو» هستند. آنها هرگز گودو را ندیده‌اند و نمی‌دانند که چرا انتظار او را می‌کشند. آن‌چه انتظارش را می‌کشند برایشان مبهم است. یگانه چیزی که آنها را آنجا نگه داشته فقط این امر ساده و خام ...
بازی
بازی زن 2: یه روز صبح که نشسته بودم کنار پنجره و لباس‌ها رو بخیه می‌زدم، یهو پرید توی اتاق و تندی اومد طرفم. فریاد زد که دست از سرش بردار، اون مال منه. عکس‌هاش خیلی از قیافه خودش بهتر بودن. حالا که واسه اولین بار از نزدیک می‌دیدمش فهمیدم که چرا منو به اون ترجیح می‌داد...
هم‌چنان به هیچ‌وجه
هم‌چنان به هیچ‌وجه یک روشنایی ضعیف با صدا نمایان می‌شود. با آمدن صداها تاریکی کمتر شد و به محض قطع شدن آن، نور ضعیف و ضعیف‌تر شد. همه چیز به حالت اول بازگشت و شما در تاریکی پشت سرتان قرار گرفتید. چشم‌ها باز شدند و یک تغییر ایجاد کردند.
آخر بازی (بازی در 1 پرده) نمایش‌نامه
آخر بازی (بازی در 1 پرده) نمایش‌نامه بکت، نام نمایش‌نامه «آخر بازی» را از بازی شطرنج گرفته است. البته نمایش‌نامه راجع به پایان بازی شطرنج نیست. اما وضع پایان بازی در شطرنج مقایسه‌ای است با پایان بازی زندگی. «پایان در آغاز است با این وجود ادامه می‌دهیم.» در «آخر بازی» هیچ اتفاقی نمی‌افتد و این «هیچ» است که اهمیت دارد. «گریه کن، گریه کن برای هیچ فقط ...
مشاهده تمام رمان های ساموئل بکت
مجموعه‌ها