۵۷ رمان
نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران بهدنیا آمد. پدرش عطاءالمُلک ابراهیمی، فرزندِ آجودان حضورقاجار و از نوادگانِ ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکم نامدارِ کرمان در عصر قاجار بود، که رضاشاه پهلوی او را، ضمنِ خلعِ درجه از کرمان به مشکین شهر تبعید نمود، که هنوز قلمستانی به نام او در حومهٔ مشکین شهر وجود دارد (قلمستان عطا) و هنوز فامیل او (ابراهیمیهای کرمان) در شهر و استان کرمان شناخته شده و مشهور هستند. مادرِ نادر ابراهیمی هم از ...
افسانه باران
او نمیدانست.
هیچکس نمیدانست.
دیگر آسمان همان آسمان قدیم بود و در تمام شهر رد پای ستاره غمگینی هم نمانده بود.
و هیچکس نمیدانست که این گویهای رنگین چیست...
دور از خانه
اما از هلی خانم برایتان بگویم: مثل این بود که هیچ کاری توی دنیا نداشت جز اذیت کردن آدمها و جانورها، اذیت کردن پدر و مادر و کبوتر و گنجشک و قمری، اذیت کردن خواهر و برادر. وقتی از مدرسه میآمد، صدای مادرش به آسمان میرفت: هلی با کفش گلی نیا تو اتاق، هلی نرو نزدیک چراغ! هلی به سیم ...
تضادهای درونی
نبرد دردناکی بود. آفتاب بود و آفتاب بود و آفتاب. و سراب در پی سراب.
خورشید، دستهای حرارت را به جانب دو لکهی نیمهجان، در پهنای نمک، دراز کرده بود. و چون تشنهای، تهماندهی قطرههای آبهای جسمشان را میلیسید. صدای دائم ماشینها بود و زبانهای کاغذینی که بر خاک میافتاد. ماشینها لهله زنان، دانش خام خود را به انسان گرفتار عدد ...
انسان جنایت و احتمال
جان مایه این داستان بلند، جنایتی احتمالی است که در منطقه خراسان، در روستای لاجورد به شیوه شگفتانگیزی اتفاق افتاده است. سید باباخان مرد روستایی، متهم است که زن خود فاطمه را هنگام وقوع زلزله در خراسان به قتل رسانده است، جسدش را در زیر دیوار پنهان کرده، سپس به شهر گریخته است. سید باباخان قبلا با زنش اختلاف داشته ...