مجموعه داستان خارجی

رابرت کندی از غرق شدن نجات یافت

(Sixty stories)

ک. توی آب است. کلاه مشکی و پهنش، شنل سیاهش و شمشیرش روی ساحل هستند. نقابش را روی چشمانش نگه داشته است. دست‌هایش روی آب ضربه می‌زنند و سطح آب در اطراف او می‌شکافد و پاره پاره می‌شود. کف‌های سفید، اعماق سبز. من طنابی می‌اندازم، کلاف طناب روی سطح آب می‌جهد. نتوانسته است آن را بگیرد. نه، انگار طناب را گرفته است. دست راستش (دستی که شمشیر را با آن می‌گیرد) طنابی را که من برایش انداختم سفت می‌چسبد. من توی ساحل هستم، طناب دور کمرم پیچیده شده است، و محکم به صخره‌ای چسبیده‌ام. ک. حالا هر دو دستش را به طناب گرفته است. او را از آب بیرون می‌کشم. حالا توی ساحل ایستاده است و نفس نفس می‌زند. ((متشکرم.))

مزدک بلوری
نی
9789641850885
۱۳۸۸
۱۷۶ صفحه
۱۰۰۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دونالد بارتلمی
صفحه نویسنده دونالد بارتلمی
۱۳ رمان دونالد بارتلمی نویسندهٔ پسانوگرای آمریکایی بود. او همچنین به عنوان خبرنگار روزنامه، سردبیر مجله، مدیر موزه و استاد دانشگاه کار کرد. او یکی از بنیان‌گذاران اصلی رشتهٔ نویسندگی خلاق دانشگاه هوستون بود. دونالد بارتلمی در سال ۱۹۳۱ در فیلادلفیا به دنیا آمد. دو سال بعد خانوادهٔ او به تگزاس نقل مکان کردند، در آنجا پدر بارتلمی استاد معماری در دانشگاه هوستون شد. در همین دانشگاه بارتلمی در رشتهٔ روزنامه نگاری تحصیل کرد. او در سال ۱۹۵۳ به جنگ کره اعزام ...
دیگر رمان‌های دونالد بارتلمی
زندگی شهری
زندگی شهری کتاب حاضر نخستین مجموعه‌یی از داستان‌های دونالد بارتلمی پر اعتبارترین نویسنده‌ی پسامدرن آمریکا و چهره نام‌آور ادبیات معاصره جهان است که به فارسی ترجمه می‌شود. مهم‌ترین توضیح درباره داستان‌های او روبه رو شدن بی واسطه با هر یک از آن‌هاست: غریب و بیگانه.
آماتورها
آماتورها وقتی ربه‌کا به خانه رسید قبض‌های اجاره‌خانه‌اش، که مبلغ اضافه شده‌ بر آن برای ماه‌های قبل هم محاسبه شده بود، لوله شده در صندوق پستی در انتظارش بود،‌ مثل مشتی که آماده ضربه زدن است. یا باید بیشتر کلینکس بگیرم یا یک دکترا،‌ راه دیگه‌ای نیست. فکر کرد سرش را داخل فر کند ولی فرش برقی بود. معشوقه ربه‌کا، هیلدا ...
پیشگفتاری بر هیچ
پیشگفتاری بر هیچ پرده‌ها زردرنگ نیست.حلقه پرده‌هم نیست.سبوس داخل سطل هم نیست. نه سبووس است نه حیوان درشت و سرخ گون مزرعه که از سطل سبوس می‌خورد، نه مردی که سبوس را توی سطل ریخت، نه زنش نه بانکدار که با آن چهره چروک انداخته‌اش همین روزها می‌اید و مزرعه را ضبط می‌کند.هیچ‌کدام از این‌ها هیچ نیستند.دخترماهی هم هیچ نیست، یک جور ماهی است.از ...
بعضی از ما به دوستمان کلبی هشدار داده بودیم
بعضی از ما به دوستمان کلبی هشدار داده بودیم دونالد بارتلمی اهل بازی‌های شیطنت‌آمیز زبانی است، نویسنده تحفه‌هایی خوشمزه و کوتاه اما شدیدا با ارزش، متفکر و اهل تجربه. در این نه داستان کوتاه، چه موضوع پادشاهی پرمو و خرنما در میان باشد چه رفتاری خصوصی و تاثربرانگیز که تمام یک شهر را در بر می‌گیرد، نبوغ او فراواقعی و عاری از هر احساس است.
مشاهده تمام رمان های دونالد بارتلمی
مجموعه‌ها