بله، برادر عزیزم، حدس تو درست است، میشل سرگذشت خود را برای ما بیان کرد. تو از من خواهش کردی که آن را برای تو بنویسم، منهم قول دادم و اکنون به وعده خود وفا میکنم، ولی در موقع فرستادن آن دچار تردید میشوم، زیرا هرآنچه آن را بیشتر میخوانم، در نظرم زشتتر و موحشتر جلوه میکند. آه نمیدانم درباره دوستان چه فکری خواهی کرد؟ وانگهی خودم چه میاندیشم؟ آن را به سادگی تکذیب کنم؟