مرد از زن که به شدت احساس زیبایی میکرد، پرسید:
ـ ببخشید! شما شارون استون نیستین؟
زن با عشوه گفت: نه... ولی.
و پیش از آنکه ادامه بدهد، مرد گفت: بله، فکر میکردم. چون...
۲۹ رمان
سیدمهدی شجاعی در شهریور ماه سال 1339 در تهران به دنیا آمد. در سال 1356 پس از اخذ دیپلم ریاضی، به دانشكده هنرهای دراماتیك وارد شد و در رشته ادبیات دراماتیك به ادامه تحصیل پرداخت. همزمان، به دانشكده حقوق دانشگاه تهران رفت و پس از چند سال تحصیل در رشته علوم سیاسی، پیش از اخذ مدرك كارشناسی، آنرا رها كرد و بهطور جدی كار نوشتن را در قالبهای مختلف ادبی ادامه داد.
خدا کند تو بیایی
از عمق ناپیدای مظلومیت ما، صدایی آمدنت را وعده میداد.
صدا را، عدل خداوندی صلابت میبخشید و مهر ربانی گرما میداد.
و ما هر چه استقامت، از این صدا گرفتیم و هر چه تحمل، از این نوا دریافتیم.
در زیر سهمگینترین پنجههای شکنجه تاب میآوردیم که شکنج زلف تو را میدیدیم. در کشاکش تازیانهها و چکاچک شمشیرها، برق نگاه تو تابمان میداد و ...
سقای آب و ادب
این سرزمین را به یقین میشناسی! کربلای بعد از واقعه است! کربلای پس از عاشورا است. و اینان که تدفین پیکر شهیدان را به پایان میبرند، قوم بنیاسدند. سجاد که اینچنین مغموم و گریان و خمیده و در خود شکسته است، پس از تدفین پیکر پدر، به تدفین این پیکر دیگر مشغول گشته است.
خورشید نیمه شب
کارش پیش نمیرفت، خواب و خستگی آزارش میداد. ناگهان احساس کرد که کسی پشت در ایستاده است و آرام با انگشت به در میزند. با خودش گفت: این موقع شب چه کسی میتواند باشد؟ نه کسی نیست، حتما خیال میکنم که کسی در میزند، به خاطر خستگی است. اما باز صدای در بود که میآمد. وحشتزده از جا بلند شد، ...
کشتی پهلوگرفته
آن روزها که مرا در حرا با خدا خلوتی دوستداشتنی بود، جبرئیل؛ این قاصد میان عاشق و معشوق، این رابط میان عابد و معبود، این ملک خوب و صمیمی، این امین رازهای من و پیامهای خداوند، پیام آورد که معبود، 40 شبانه روز تو را میخواند، 1 خلوت مدام 40 روزه از تو میطلبد...
با تو سخن گفتن
درختها، تقریبا یادشان است که خداداد چه وقت و چگونه به میهمانی آنها آمد. خود خداداد هم وقتی که درست فکر میکند و به گذشتهها برمیگردد، چیزهایی به خاطرش میآید.
هوا طوفانی بود و ابرهای سیاه تمام چهره آسمان را پوشانده بود. موجهای دریا خروشان و خشمگین خود را به دیواره شکسته کشتی میکوبیدند و تلاش میکردند که کشتی را در ...