۲۴ رمان
رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسِف (Roman Kacew) در ۸ مه ۱۹۱۴ در شهر ویلنا (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. پدرش (آری-لیب کاسو) کمی بعد در ۱۹۲۵ خانواده را رها کرد و به ازدواج مجدد دست زد. از این هنگام او با مادرش، نینا اوزینسکی (کاسو)، زندگی میکرد، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان.
در سال ۱۹۲۸، رومن چهارده ساله به همراه مادرش به شهر نیس در کشور فرانسه رفتند. رومن خاطرات ...
اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو روبهراه است
زن آنقدر جوان بود، آنقدر دستوپاش را گم کرده بود، با چنان اعتمادی او را نگاه میکرد و آنقدر پرنده جلو چشمان مرد، روی تلماسهها جان داده بودند که یک آن فکر نجات یکی از آنها، زیباترینشان، حفظ جانش، داشتنش، اینجا، ته دنیا، رسیدن به چنین خط پایانی در زندگیاش، سادهلوحی مطلقی را تا که آن موقع هنوز پشت ریشخندش ...
ریشههای آسمان
ریشههای آسمان به رومن گاری امکان میدهد نمایشگاهی از شخصیتهای بدیع طرحریزی کند که مورل قهرمان داستان نمایانگر آنهاست و به حول مضمون مدارا، تمثیل اومانیستی وسیعی بسازد با این اندیشه که انسانها به قدر کافی بلندنظر هستند که حضور فیلها را بپذیرند.
مردی با کبوتر
این کتاب یک قصه هزلآمیز است. پر از مطایبه و سخره. قصهای است درباره سازمان ملل: آدمهایش، اهدافش، راهکارهایش و عملکردهایش.
به نوعی افشاگری است و در نتیجه خندهدار. کتاب پر است از استعاره، و خواندنش دقت میطلبد. اگر صحنههای کتاب را که بسیار به تصویر نزدیکاند، در نظر آورید حتما به هنگام خواندن کتاب مدام لبخند به لب خواهید داشت. ...
ستاره باز
رومن گاری در 1914 در ویلنا (واقع در لیتوانی) در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. در سال 1928 همراه مادرش به نیس فرانسه رفت. در آنجا حقوق خواند و پس از جنگ جهانی دوم (1945) به عنوان دیپلمات در شهرهای مختلف کار کرد. او 28 رمان نوشت و تعدادی از آثارش را با نام مستعار امیل آژار منتشر کرد. در ...
شبح سرگردان (رقص چنگیز کوهن)
احساس میکنم اینجا خانه خودم است. احساس میکنم این مکان و هوایی که آنها تنفس میکنند، از آن من است؛ این را فقط کسانی میتوانند درک کنند که به محیطی کاملا خو گرفتهاند و با آن در هم آمیختهاند. شبحی زبانآور و پر توش و توان؛ این شبح به قدری سمج و چنان فراگیرنده است که حضورش بر هر چیز ...