مجموعه داستان داخلی

1 2 3 طنز

می‌گویند تا سه نشود بازی نشود. ما هم به احترام تمام گفته‌ها و ناگفته‌ها، و نوشته‌ها و نانوشته‌ها، بعد از انتشار دو جلد از گزیده‌های آثار طنزنویسان معاصر، با جلد سوم آن بازی به بازی گرفتن دنیا و مافیها را تکمیل می‌کنیم. واقعیت این است که در تاریخ بشریت طنز را به خاطر عوارض جنبی‌اش! چندان به بازی نگرفته‌اند و گاه از بازی خارجش کرده‌اند ولی طنز، همه چیز را به بازی گرفته و دیگران را نیز در لذت این فعل شریف شریک ساخته است. در پایان این شما و این هم بازی در روزگار ما. لحظات خوشی را برایتان آرزومندیم...

مروارید
9789641911876
۱۳۹۱
۴۱۶ صفحه
۹۸۳ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
همه باید زندگی کنند (مجموعه داستان‌های فرانسوی)
همه باید زندگی کنند (مجموعه داستان‌های فرانسوی) در این بعدازظهر درخشان، این اشیاء دراز زیبا و سبز، که به چشم می‌خورند چیستند؟ از دور گمان می‌کنیم که دارای بازوانی درازند ولی این بازوها چیزی جز پارو نیستند و اشیاء سبز رنگ نیز در حقیقت دو قایق مسابقه‌اند که آرام با دست موج‌های مارن بالا و پایین می‌روند.
قصه‌های خنده‌دار پدربزرگ
قصه‌های خنده‌دار پدربزرگ این کتاب، کار جمعی از نویسندگان و تصویرگران کشور فرانسه است که به وسیله خانم خدیجه بهشتی برای کودکان پیش‌دبستان و اول و دوم دبستان به فارسی برگردان شده است. کتاب در برگیرنده مجموعه‌ای از قصه‌های کوتاه و خواندنی و شاد برای بچه‌هاست.
80 سال داستان کوتاه ایرانی 2 (2 جلدی)
80 سال داستان کوتاه ایرانی 2 (2 جلدی) این کتاب نخستین جلد از مجموعة سه جلدی هشتاد سال داستان کوتاه ایرانی است که توسط حسن میرعابدینی انتخاب و بررسی شده است و از سال 1300 تا 1360 را در بر می‌گیرد. داستان‌های این مجموعه از بهترین‌های روزگار خود بوده و هنوز نیز خواندنی هستند. نویسندگان این داستان‌ها با سبک‌های گوناگون، داستان‌هایی را مضمون‌ها و صناعت‌های نگارشی متفاوت آفریده‌اند، ...
تو تویی 2
تو تویی 2 هر چی که لازم بود، در مقدمه جلد اول گفتم و حالا حرف آخر: باشد تا روزی بیش از اینها بدانیم، و بیش از اینها بنویسیم، و چیزیهایی بخوانیم و بنویسیم که پس از خواندن و نوشتن آنها، این احساس در ما بیدار شود که انسان‌تر شده‌ایم.
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها