مجموعه داستان داخلی

1 2 3 طنز

می‌گویند تا سه نشود بازی نشود. ما هم به احترام تمام گفته‌ها و ناگفته‌ها، و نوشته‌ها و نانوشته‌ها، بعد از انتشار دو جلد از گزیده‌های آثار طنزنویسان معاصر، با جلد سوم آن بازی به بازی گرفتن دنیا و مافیها را تکمیل می‌کنیم. واقعیت این است که در تاریخ بشریت طنز را به خاطر عوارض جنبی‌اش! چندان به بازی نگرفته‌اند و گاه از بازی خارجش کرده‌اند ولی طنز، همه چیز را به بازی گرفته و دیگران را نیز در لذت این فعل شریف شریک ساخته است. در پایان این شما و این هم بازی در روزگار ما. لحظات خوشی را برایتان آرزومندیم...

مروارید
9789641911876
۱۳۹۱
۴۱۶ صفحه
۹۸۳ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
از بانوان نویسنده چه خبر
از بانوان نویسنده چه خبر ملاک انتخاب نویسندگان کتاب حاضر دوره زندگی و فعالیت هنری آنان است. کاترین آن پورتر، کاترین منسفیلد، ویلا کتر، شرلی جکسون، ویرجینیا ولف، سیلویا وارنر، الیزابت بوئن و دوروتی پارکر همگی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می‌زیسته‌اند. این دوره، دوره ظهور تحولات شگرف و اساسی در باورها، فرهنگ و سیاست در جوامع غربی است. دوره اعطای آزادی‌های ...
قصه‌هایی برای 5 ساله‌ها
قصه‌هایی برای 5 ساله‌ها قصه‌هایی برای پنج ساله‌ها، مجموعه 9 قصه است. قصه‌هایی مثل: بادکنکی برای میکی، اسب آبی آفریقایی، روز بزرگ بیلی خرسه، چکمه‌های جادویی، فیل فراموش‌کار، تخم اژدها و... همان‌طور که از اسم قصه‌ها پیداست، هر قصه حال و هوای خاصی دارد و این تنوع باعث می‌شود که این مجموعه بسیار جذاب و سرگرم‌کننده باشد. بهتر است قصه‌ها را بخوانید، تا هم ...
پشت دیوارهای دیر (مجموعه داستان‌های فرانسوی)
پشت دیوارهای دیر (مجموعه داستان‌های فرانسوی) رودریک همه چیز را به کلارا می‌گفت و او را از ندامت‌های خود آگاه می‌کرد. نخستین بار بود که با او از عشق سخن می‌گفت. کلارا از این حرف استقبال بسیار بدی کرد. این بیان شگرف سودای رودریک را در نظر دختر جوان جالب‌تر کرد! عشق در جان‌های سودایی چنین است. بزرگ‌ترین عیب‌ها، زیان‌بخشی‌های بی حد و مرز به ...
همه باید زندگی کنند (مجموعه داستان‌های فرانسوی)
همه باید زندگی کنند (مجموعه داستان‌های فرانسوی) در این بعدازظهر درخشان، این اشیاء دراز زیبا و سبز، که به چشم می‌خورند چیستند؟ از دور گمان می‌کنیم که دارای بازوانی درازند ولی این بازوها چیزی جز پارو نیستند و اشیاء سبز رنگ نیز در حقیقت دو قایق مسابقه‌اند که آرام با دست موج‌های مارن بالا و پایین می‌روند.
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها