رمان نوجوان

مجموعه نام‌آوران تاریخ جهان (9 جلدی) با قاب

چگونه کودکی معمولی از روستایی در اتریش تبدیل به دیکتاتوری شد که آلمان را به یک جنگ خونین جهانی کشاند؟ مسیر رسیدن هیتلر به قدرت را نگاه کنید، تا ببینید چگونه اراده قوی او به نابودی منجر شد. این کتاب با کمک یواکیم وست اسیر جنگی و یکی از رهبران حکومت هیتلر نوشته شده است. او کسی است که از روی یکی از کتاب‌هایش «اتاق مستحکم هیتلر»، فیلم «سقوط» را ساختند که برنده چندین جایزه شد. مجموعه دیگر این کتاب‌ها شامل زندگی‌نامه اسکندر، ناپلئون، کریستف کلمب، کلئوپاترا، مارتین لوترکینگ، نلسون، فلورانس نایتینگل، کاپیتان کوک می‌باشد.

2500110001600
۱۳۹۰
۸۲۴ صفحه
۱۰۵۸ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
بهترین داستان‌های جهان 3 (قرن‌های نوزدهم و بیستم) دوران طلایی بخش دوم
بهترین داستان‌های جهان 3 (قرن‌های نوزدهم و بیستم) دوران طلایی بخش دوم شما در این مجموعه با چهار دوره داستان‌نویسی در قرن‌های نوزده و بیستم میلادی آشنا خواهید شد: دوره سنت‌گرایان که از اوایل قرن نوزدهم آغاز می‌شود؛ دوران طلایی که دربرگیرنده میانه و انتهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است؛ و سنت‌گرایان که دو دوره مدرنیسم و پست مدرنیسم را در قرن بیستم به خود اختصاص داده‌اند. آشنایی با 103 ...
داستان‌های با اجازه (مجموعه داستان‌های کوتاه چند تن از نویسندگان امروز)
داستان‌های با اجازه (مجموعه داستان‌های کوتاه چند تن از نویسندگان امروز) آیا اجازه گرفتن از صاحب اثر در ترجمه اهمیتی دارد؟ آیا در جایی که مسئله‌ی کپی رایت آثار خارجی رسمیت ندارد، می‌توانی سراغ نویسنده و پدیدآورنده‌ای بروی و از او بخواهی که اجازه دهد کارش را به زبان خودت برگردانی؟ از زمانی که کار ترجمه را آغاز کردم، این دغدغه‌ها را داشتم که با نویسنده یا صاحب قانونی اثر تماس ...
مجموعه آثار احمد شاملو 3 (ترجمه قصه و داستان‌های کوتاه)
مجموعه آثار احمد شاملو 3 (ترجمه قصه و داستان‌های کوتاه) در این کتاب داستان‌هایی که از شاملو ترجمه شده است گردآوری شده است.
به انتخاب مترجم (داستان‌های گزیده) مجموعه داستان
به انتخاب مترجم (داستان‌های گزیده) مجموعه داستان ایوانف ورقه‌ای از صابون اضافی را با پشت تیغ گرفت و ادامه داد: رفیق شمارو خیلی خوب یادمه. متاسفم که دوست ندارم اسم‌تون رو به زبون بیارم. یادمه چطور تقریبا شش ماه پیش تو خارکف ازم بازجویی کردین.دوست عزیز امضاتونم یادمه... اما خب همین‌طور که می‌بینین هنوز زنده‌ام.
خانه رو‌به‌رویی
خانه رو‌به‌رویی جوکی وقتی از پنجره‌اش بیرون را نگاه کرد، لرزه به تنش افتاد. خانه رو‌به‌رویی آن طرف خیابان را زن بی‌حیایی گرفته بود. پاسی از شب گذشته، مردها می‌آمدند و در خانه را می‌زدند، اگر جشن و تعطیلات بود، بعدازظهرها هم پیداشان می‌شد. گاهی روی ایوان خانه‌‌اش لم می‌دادند، سیگار می‌کشیدند، توتون می‌جویدند و توی گنداب‌ رو تف می‌انداختند. هر فسق ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها