مجموعه داستان خارجی

پرده نقره‌ای (گزیده بهترین داستان‌های کوتاه 3 دهه)

از سال 1915 همه ساله مجموعه‌ای به‌گزین شده از داستان‌هایی که در نشریات تخصصی ادبی و حتی عمومی به چاپ می‌رسد، پس از طی مراحل خاصی از داوری تحت عنوان بهترین داستان های کوتاه آمریکایی انتخاب و منتشر می‌شود. مجموعه‌ای که پیش روی شماست از میان داستان‌های سه دهه‌ی گذشته انتخاب شده. داستان‌هایی که هر کدام حال و هوایی خاص خود دارند. همه‌ی نویسندگان مجموعه غیر از سینگر و آپدایک زنده‌اند و هم‌چنان می‌نویسند. شماری از آنان از نویسندگان قدر روزگار هستند که برخی از آثارشان به فارسی در آمده است.

مروارید
9789641910725
۱۳۸۸
۲۴۰ صفحه
۹۲۶ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
فراموشی (مجموعه 29 داستان بسیار کوتاه از نویسندگان معاصر آمریکا)
فراموشی (مجموعه 29 داستان بسیار کوتاه از نویسندگان معاصر آمریکا) مجموعه داستان‌هایی را که در دست دارید از نوع داستان‌های بسیار کوتاه هستند که در سال‌های اخیر در ایالات متحده آمریکا خود ژانر ادبی مستقلی را تشکیل داده، به طوری که پرفروش‌ترین چاپ‌ها و نشرهای سال‌های اخیر آمریکا عمدتا از همین ژانر بوده است.
طنزآوران جهان نمایش (دفتر 4) نمایش‌نامه
طنزآوران جهان نمایش (دفتر 4) نمایش‌نامه مجموعه طنزآوران جهان نمایش، حاصل کوشش‌ها و پژوهش های علمی و عملی - پنج دهه اخیر - یکی از پژوهندگان و دست‌اندرکاران راستین هنر نمایش در عرصه کمدی در این مرز و بوم است. سعی بر این است که بعضی از دفترها به یک یا دو تن از طنزآوران صحنه نمایش اختصاص یابند که نام‌آورترند و برخی از دفترها از ...
اگر دوباره زندگی را آغاز می‌کردم
اگر دوباره زندگی را آغاز می‌کردم این مجموعه داستان کوتاه اثری از نویسندگان جوانی است که تصمیم بر نوشتن گرفته‌اند و برای اولین‌بار نوشته‌اند با خواندن این مجموعه با بیست و دو نوع زندگی دوباره آشنا خواهید شد.
سگی که می‌خواست خورشید باشد (به همراه 13 قصه دیگر از مردم آسیا)
سگی که می‌خواست خورشید باشد (به همراه 13 قصه دیگر از مردم آسیا) روزی بود و روزگاری. مرد جوانی بود که با مادر پیرش توی دهی زندگی می‌کرد. با این که این مادر و فرزند از طایفه برهمن‌ها بودند،‌ از مال دنیا چندان بهره‌ای نداشتند. دار و ندارشان فقط یک کلبه کوچک بود و یک وجب زمین که تویش سبزی می‌کاشتند. بزرگ‌ترین آرزوی مادر این بود که پسرش زن بگیرد. سن و سالش ...
عادت عشق (داستان‌های کوتاه جهان 10)
عادت عشق (داستان‌های کوتاه جهان 10) گریان و نالان خودم را روی تخت‌خواب انداختم. منتظر بودم مثل همیشه که گریه می‌کردم، سراغم بیاید. منتظر بودم بیاید و مرا در آغوش بگیرد، سرم را روی سینه‌اش بگذارد، و با لحنی که مختص خودش بود، بگوید :«وای وای، این چه کاریه؟ این آقا کوچولو کیه که داره گریه می‌کنه؟»
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها