مجموعه داستان خارجی

عبور از مرز (مجموعه داستان‌های کوتاه از نویسندگان مطرح و معاصر)

داستان‌های این مجموعه، نمونه شاخصی از نثر نویسندگان معروف و معاصر همچون جویس کرول اوتس، توبیاس وولف، کورت ونه‌گات، ولادیمیر ناباکوف و تنها داستان کوتاه شاعر مشهور انگلیسی، سیلویا پلات است که هر یک در نوع خود بی‌نظیرند. اما در این میان داستان‌های جویس کرول اوتس که یکی از پرکارترین و مطرح‌ترین نویسندگان معاصر آمریکاست، بیشتر خودنمایی می‌کنند. وی در داستان‌هایش همواره با قوای احساسی و منطقی راوی، واقعیت‌ها را لمس می‌کنند و شرح می‌دهند. کارنامه پربار ادبی اتس مملو از جوایز متعدد است که آخرین آن، برگزیده جایزه ادبیات فانتزی 2011 می‌باشد.

رویا بشنام
2500110001327
۱۳۹۱
۱۷۶ صفحه
۱۰۷۶ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
تماس
تماس هدف داستان‌های برنده جایزه ا هنری، تقویت ژانر داستان کوتاه است. کتاب حاضر شامل 14 داستان از 20 داستان کوتاه مجموعه داستان‌های جایزه ادبی ا هنری 2008 است.
مردی که کشتمش (گزیده داستان‌های کوتاه آمریکا)
مردی که کشتمش (گزیده داستان‌های کوتاه آمریکا) فکش توی گلویش بود، لب دندان‌های بالایی‌اش نمانده بود. یک چشمش بسته بود. چشم دیگرش سوراخی مثل ستاره داشت. ابروهایش به ظرافت قوس ابروی زنانه می‌مانست. بینی‌اش آسیب ندیده بود. مختصر اشکی دم لاله‌ی یک گوشش به چشم می خورد. موهای مشکی‌اش به عقب شانه شده بود. پیشانی‌اش چروک مختصری داشت، ناخن‌هایش مرتب بود. بر پوست گونه‌ی چپش جای سه ...
19 پرچم
19 پرچم چهار روز پیش، پانزدهمین پرچم را بر فراز پانزدهمین قبر برافراشتیم. سه روز قبل، تمام ذخیره غذایی‌مان در انبار سوخت، دو روز است نخوابیده‌ام. سرمان به شدت درد می‌کند. دیروز سه نفر از دیگر دوستانمان در بمباران جان سپردند و سه پرچم دیگر...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها