در فضای آشوبزده جنگ جهانی که هر روز صدها کشته و مصدوم بر جا میگذارد و کسی از زنده بودنش حتی برای طلوع آفتاب فردا خبر ندارد، جز طعم مرگ و نیستی چه بر زبان میآید و جز مصیبت و فاجعه، چه دردی در برابر چشم ظاهر میشود؟ روای این داستان راهی جبهه جنگ نشده ولی در شهر و روستا شاهد بزرگترین فجایع انسانی و مثله شدن بشریت به دست ابنای بشر است.