آن شب توانسته بودم از محل کارم زودتر از همیشه خارج شوم. گفتم تا بیاوغلو همینطوری برای خودم بروم. به ریههایم حق تنفس بدهم که ساعتها است با هوای کثیف پر شده. به خلیج و تنگه سلام کردم و از پل رد شدم.
تمام آن یکشنبهها کجا رفتهاند
ادبیات ژاپن، کهن و معاصر، از دیرباز مورد توجه مخاطبان ادبیات در سراسر جهان قرار داشته است، ادبیاتی برخاسته از دل فرهنگ متمایز و غنی این کشور که بهویژه طی یکی دو قرن اخیر ــ بهدلیل دگرگونیهای پرشمار ناشی از برقراری ارتباط با سایر کشورها، مدرن شدن، جنگهای گوناگون، و رشد و شکوفایی اقتصادی بهخصوص در نیمۀ دوم قرن بیستم ...
وقتی که شهر خفته است
«رز آ”جا دفن شده -شده بود- موشهای درشتی که آن حوالی پرسه میزنند احتمالا اندکی بعد از دفن، جسدش را کاملا جویده و خوردهاند. البته فکر کردن به این موضوع حس خوبی ندارد اما حقیقت دارد؛ موشها دندانهای تیز و بزرگی دارند راحت میتوانند یک تابوت چوبی را بجوند و داخلش شوند مگر این که استطاعت داشته باشید برای عزیز ...
ما 1 نفریم (داستانهای کوتاه آمریکای لاتین) مجموعه داستان
علاقهمندان و خوانندگان آثار داستانی از اوایل دهه 70 میلادی با آثار داستانهای آمریکای لاتین آشنا شدند آنان دریافتند که در بخشی دیگر از جهان آثاری خلق میشود که گویی جهنم دیگری است انعکاس روح زیباییشناسی در منطقهای که خود سحری خاص دارد و آدمی را به مبارزه میطلبد وقایع و مسائل اجتماعی در آمریکای جنوبی با ادبیاتی همراه و ...
هنر قصه
نیافتم! نیافتم! فریاد میزنم دوستانم کجایید؟ من به «آن چیز» نیازمندم. پس، به عیادت کسانی که نمیشناسم میروم. اکنون میتوان به آنچه در گذشته گذشته و آنچه بر زمین از موسیقی در من سیلان دارد سراپا عریان بایستم. نمیهراسم! هراس! تو بعدی از زندگی من بودی که هم اندازه نیاز و کوچکی در دورهای آدم را فتح میکرد. حتی پرتویی ...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...