آن شب توانسته بودم از محل کارم زودتر از همیشه خارج شوم. گفتم تا بیاوغلو همینطوری برای خودم بروم. به ریههایم حق تنفس بدهم که ساعتها است با هوای کثیف پر شده. به خلیج و تنگه سلام کردم و از پل رد شدم.
منظره زمستانی
از هفتهها قبل مقدمات و تهیه و تدارک جشن آغاز شد. قرار بود تمام دهکده در آن ضیافت شرکت کنند. قرار بود بزی سر ببرند و کباب کنند. زنها سخت مشغول درست کردن شیرینیجات و غذاهی خوشمزه بودند، بیآنکه از خرج و مخارج ابایی داشتهباشند.
مرگ پوتیا (داستانهایی از ادبیات آلمان)
ادبیات، یا هر آن هنری که ابزار بیاناش زبان است، پیوسته و به میزانی رفیع آفرینشگری نقادانه به بار مینشاند؛ زیرا زبان خود نقد زندگی است. زبان نام میبرد، مصداق می یابد، معلوم میکند و داوری هم. و به این ترتیب جان میبخشد. یگانگی هر آنچه انسانی است، آری، یکپارچگی پرسمان بشری در زبان است که تجلی مییابد... داستانهایی که ...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
زنی که منم نامش زهراست
مه نشسته بود میان نخلها. دمدمههای صبح بود که تو میخواستی بیایی دست زنی را که من بودهام بگیری. از میان آبهای هور ببری. از دود آتش دور کنی. طافت طاق شده بود و آنقدر تیز آمدی که گوشه لباس بلند سفیدت که سرخ شده نمیبینی، نمیبینی که زخمی شدی و ...
عبور از مرز (مجموعه داستانهای کوتاه از نویسندگان مطرح و معاصر)
داستانهای این مجموعه، نمونه شاخصی از نثر نویسندگان معروف و معاصر همچون جویس کرول اوتس، توبیاس وولف، کورت ونهگات، ولادیمیر ناباکوف و تنها داستان کوتاه شاعر مشهور انگلیسی، سیلویا پلات است که هر یک در نوع خود بینظیرند. اما در این میان داستانهای جویس کرول اوتس که یکی از پرکارترین و مطرحترین نویسندگان معاصر آمریکاست، بیشتر خودنمایی میکنند. وی در ...