مجموعه داستان خارجی

زن و شوهر واقعی (گزیده داستان‌های کوتاه آفریقا)

پدرش که از همان موقع با او حرف نمی‌زد. مادرش مخفیانه به دیدن او می‌آمد و بچه ها را برای غسل تعمید به کلیسا می‌برد. کلیسا برای بچه‌هایی که پدر و مادرشان در حضور کشیش غقد نشده بودند. هزینه‌ی غسل تعمید را چهار برابر می گرفت. غیر از این جریمه مشکلی نداشتند. البته کشیش گاهی موقع موعظه، زنا، چند همسری و ازدواج غیر رسمی را حرام اعلام می‌کرد و کلی در این باره داد سخن می راند. آیای و آیو هر دو مومن بودند و در مراسم کلیسا شرکت می‌کردند، اما برای آن‌که مشکلی پیش نیاید کنار هم نمی‌نشستند. . .

افراز
9789647640886
۱۳۸۷
۲۰۰ صفحه
۹۸۶ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
جن داخل بطری و 14 داستان کوتاه قرن 19
جن داخل بطری و 14 داستان کوتاه قرن 19 داستان‌های کوتاه قرن 19 مجموعه‌ای فوق‌العاده از داستان‌های کلاسیک است که دیوید استوارت دیویس آن را برگزیده و ارائه کرده است. اینها داستان‌های عصر طلایی داستان‌نویسان بزرگ هستند که تصویری خاطره‌انگیز از آن روزهای رفته را به ما می‌نمایانند، و در عین حال سرگرمی جذاب و انگیزشی برای افکار خواننده امروزی فراهم می‌کنند.
پرسه در حوالی داستان امروز (15 داستان از 15 نویسنده) مجموعه داستان
پرسه در حوالی داستان امروز (15 داستان از 15 نویسنده) مجموعه داستان با نویسنده‌های این داستان‌ها آشنایی‌های کوتاه یا طولانی و به علت‌های مختلف و متفاوت داشته‌ام، برخی‌شان جوان بوده‌اند (یک نفرشان هجده ساله حتا) و برخی‌شان نزدیک به سن‌و‌‌سال خودم. به جز یکی هیچ کدام تاکنون کتابی منتشر نکرده‌اند، گرچه اغلب‌شان مجموعه‌یی اکنون آماده‌ی انتشار دارند.
عکاس‌خانه آدم‌های خوشبخت (داستان‌های کوتاه برگزیده از نویسندگان ترکیه) مجموعه داستان
عکاس‌خانه آدم‌های خوشبخت (داستان‌های کوتاه برگزیده از نویسندگان ترکیه) مجموعه داستان آن شب توانسته بودم از محل کارم زودتر از همیشه خارج شوم. گفتم تا بی‌اوغلو همین‌طوری برای خودم بروم. به ریه‌هایم حق تنفس بدهم که ساعت‌ها است با هوای کثیف پر شده. به خلیج و تنگه سلام کردم و از پل رد شدم.
صدای اقتدار (داستان‌های مادران و دختران) مجموعه داستان
صدای اقتدار (داستان‌های مادران و دختران) مجموعه داستان چرا مادرم این‌قدر اسرار داشت ما منزوی زندگی کنیم، هیچ‌کس را نشناسیم، هیچ‌جا نرویم؟ ما مثل آن سه‌تا میمون بودیم. کور و کر و لال نسبت به دنیا و در خود مغرور و زودرنجمان گیر افتاده بودیم. تنها ارتباط ما با دنیای بیرون، سفر هر ماهه ما به سنت کلاین بود. مادرم خیلی جدی مرا از بین جاده‌های غبار گرفته ...
طرف تاریکی
طرف تاریکی ترس همواره به فاصله یک گام جلوتر راه می‌رود، حضور سایهوار مرگ است پشت سر آدمی. با این داستان‌ها، به قلمرویی ناشناخته و تاریک گام می‌گذاریم که در آن، مرزهای مرگ و زندگی درهم تنیده است. ضرب‌المثلی انگلیسی می‌گوید: هیچ فرد مرده‌ای نمی‌تواند داستان تعریف کند. پس راوی، همان کسی است که زنده از دل ترس بیرون آمده است. من حالا ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها