مجموعه داستان خارجی

زن و شوهر واقعی (گزیده داستان‌های کوتاه آفریقا)

پدرش که از همان موقع با او حرف نمی‌زد. مادرش مخفیانه به دیدن او می‌آمد و بچه ها را برای غسل تعمید به کلیسا می‌برد. کلیسا برای بچه‌هایی که پدر و مادرشان در حضور کشیش غقد نشده بودند. هزینه‌ی غسل تعمید را چهار برابر می گرفت. غیر از این جریمه مشکلی نداشتند. البته کشیش گاهی موقع موعظه، زنا، چند همسری و ازدواج غیر رسمی را حرام اعلام می‌کرد و کلی در این باره داد سخن می راند. آیای و آیو هر دو مومن بودند و در مراسم کلیسا شرکت می‌کردند، اما برای آن‌که مشکلی پیش نیاید کنار هم نمی‌نشستند. . .

افراز
9789647640886
۱۳۸۷
۲۰۰ صفحه
۹۸۶ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
مرد شماره 1 (مجموعه داستان‌های پلیسی)
مرد شماره 1 (مجموعه داستان‌های پلیسی) داستان‌های این مجموعه که توسط هیچکاک و نویسندگان مورد حمایت او نوشته شده‌اند خواننده را با دنیایی سیاه و دلهره‌آور که گاه با طنزی سیاه و مهلک عجین می‌باشند، آشنا می‌کند و در بیشتر کشورهای جهان بارها منتشر شده‌اند.
پس از کمونیسم
پس از کمونیسم شاید بعضی از ایرانی‌ها از طعم سوسیس بلغاری خوش‌شان بیاید، اما بعید است کسی در ایران داستان سوسیسی را بداند که از گوشت الاغ در شهری در بلغارستان درست شده بود و هر دختری که از آن سوسیس می‌خورد بخت‌اش باز می‌شد؛ یا شاید دیگر همه مردم دنیا از استالین و کارهای مخوف‌اش با خبر باشند، اما بعید است که ...
پایان بحران
پایان بحران در داستان‌های کوتاه این کتاب، تعدادی از شخصیت‌های اصلی داستان‌ها نه درک درستی از شرایط موجود خود دارند و نه خبر از واکنش‌های غلو‏آمیزشان. گاهی عجولانه برای رفع اشتباهی، با اشتباهی دیگر درصدد جبران هستند و گاهی هم فرصت‌طلبانه در پی راه‌حلی لحظه‌ای...
مجموعه آثار احمد شاملو 3 (ترجمه قصه و داستان‌های کوتاه)
مجموعه آثار احمد شاملو 3 (ترجمه قصه و داستان‌های کوتاه) در این کتاب داستان‌هایی که از شاملو ترجمه شده است گردآوری شده است.
مردی پر از ماهی گلی و 8 داستان دیگر
مردی پر از ماهی گلی و 8 داستان دیگر از کدام شهر آمدی؟ مشهد روی کارت می‌نویسد: «آهو» و زیر آن امضایی می‌زند و کارت را به دستم می‌دهد. اتوبوس منتظر من و دو دختر دیگر است. در صندلی جاگیر می‌شوم و لبخند می‌زنم. دیدی که شد مادر، پیدایش می‌کنم. با همان یک نشانه. کاغذی از کیفم بیرون می‌آورم. از کنار تاخوردگی جمله‌ای پیداست: «... که ضامن شد تا ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها