مجموعه داستان داخلی

بگو آآآ (روایت 1 شغل) مجموعه داستان

مجموعه‌ای که در دست دارید بخش اول خاطرات شغلی است که از خرداد 89 تا خرداد 90 در مجله همشهری داستان چاپ شده‌اند. به کتاب درآمدن این صفحات به طرفداران قبلی این نوشته‌ها امکان می‌دهد که مجموعه کاملی از آن را در اختیار داشته باشند. برای کتاب‌خوانان و آن‌هایی که پیشتر مخاطب این صفحات نبوده‌اند هم شرایطی فراهم می‌شود که به جریان مستندسازی جدی‌تر نگاه کنند.

همشهری
9789642411801
۱۳۹۱
۲۰۰ صفحه
۶۶۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های گروه نویسندگان
لازم نیست دلداریم بدی
لازم نیست دلداریم بدی چاریتی می‌داند که ازدواج من یک ازدواج سنتی هندی بوده.پدر و مادرم به کمک یک دلال ازدواج که از فامیل‌های مادرم بود دامادی انتخاب کردند. همه کاری که من باید می‌کردم این بود که سلیقه غذایی‌اش را بفهمم... اسم من اورلاندو زکی است. منظور از اورالاندو همان اورلاندو در فلوریداست که روی تی‌شرتی که صلیب‌سرخ به من داده نوشته شده؛ زکی ...
کوتاه‌ترین‌ها از عشق تا مرگ
کوتاه‌ترین‌ها از عشق تا مرگ فکرش را بکنید که ار نست همینگوی تنها پشت پاکت سیگارش را داشته باشد، تا بر روی آن داستان‌های شاعرانه هایکو مانند با مضمون عشق بنویسد، تمام وجد و خلسه عشق را در کوتاه‌ترین شکل ممکن و در عین حال گویا و سرگرم‌کننده بیان کند و به فلسفه نامیرایی، یا مرگ عشق، نیز بپردازد. کوتاه‌ترین داستان‌ها از عشق و مرگ، ...
کوتاه‌ترین‌ها از عشق تا مرگ
کوتاه‌ترین‌ها از عشق تا مرگ فکرش را بکنید که ار نست همینگوی تنها پشت پاکت سیگارش را داشته باشد، تا بر روی آن داستان‌های شاعرانه هایکو مانند با مضمون عشق بنویسد، تمام وجد و خلسه عشق را در کوتاه‌ترین شکل ممکن و در عین حال گویا و سرگرم‌کننده بیان کند و به فلسفه نامیرایی، یا مرگ عشق، نیز بپردازد. کوتاه‌ترین داستان‌ها از عشق و مرگ، ...
مرد دربند (گزیده داستان‌های کوتاه اروپا)
مرد دربند (گزیده داستان‌های کوتاه اروپا) آفتاب روی صورت او افتاده بود و بیدارش کرد. اما باعث شد چشم‌هایش را ببندد. از سرازیری جاری شد بی‌آنکه مانعی بر سر راهش باشد. به صورت جریانی سیال درآمد. دسته‌های مگس را جمع کرد که بالای سر او می‌پریدند و بر پیشانی مرد می‌نشستند. گرد سر او می‌چرخیدند. بعد جای خود را به دسته‌ای تازه از راه رسیده می‌دانند. ...
مشاهده تمام رمان های گروه نویسندگان
مجموعه‌ها