مجموعه داستان داخلی

این خانه و آن درخت

کتاب حاضر، مجموعه داستان‌های کوتاه با موضوع اجتماعی و با عنوان‌های: «در پناه گاو»، «میوه دل»، «مراحل»، «افق دید»، «رو به ایران»، «چلیپا»، «برای آگاهی»، «این خانه و آن درخت»، «تماشاخانه»، «برنامه‌ریزی» و «خاتمه» است. در خلاصه داستان «این خانه و آن درخت» آمده است: مرد میانسالی با دیدن درختی در یکی از حیاط‌های همسایه به آن خیره شده و به یاد نهالی می‌افتد که در کودکی از باغبان معتمد گرفته و در خانه پدری کاشته بود. نهال به مرور زمان بزرگ شده و عشق او شده بود. با بزرگ شدن نهال، او نیز ازدواج کرده و صاحب فرزند شده بود. فرزند پسرش که یک کبوترباز بود، درخت را مانع پریدن کبوترهایش دانست، و دور از چشم او به ریشه آن نفت ریخته بود. در نهایت، درخت خشک و سپس بریده شد. اکنون حیاط خانه باز شده، امّا دیگر کبوتری نیست که در آن پرواز کند.

سمام
9786005317138
۱۳۹۱
۹۶ صفحه
۲۷۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مجید دانش آراسته
متن خود 1 کویر است
متن خود 1 کویر است
گنجشک‌ها در بالکن
گنجشک‌ها در بالکن ... من از کوچه‌ای که در محاصره نبود پا به فرار گذاشتم. او دنبالم می‌دوید و تهدید می‌کرد: به خدا شلیک کنم. از شانس من کوچه خلوت بود. علی را دیدم که از طرف مقابل می‌آید. فریاد زد: این مادرسگ وطن‌فروش را بگیر. نگذار فرار کند. علی راهم را سد کرد و دستش را جلو آورد بغلم کند. با مشت ...
آواز درخت گز
آواز درخت گز 3 ماه در کرمان بود. در این مدت به بیشتر روستاها رفته بود. پاپدانا، باب نیزو، دوساری، محمدآباد، در یک روستا خیال می‌کردند دکتر است و از شهر آمده. با بچه‌هاشان جلو اتاق صف می‌کشیدند و قرص و دارو می‌خواستند. هرچه قسم و آیه می‌خورد دکتر نیست حرفش را باور نمی‌کردند.
قضیه فیثاغورث با 1 صفر دو گوش
قضیه فیثاغورث با 1 صفر دو گوش پسرت برایم تلفن کرد، شش صبح از دنیا رفته‌ای. چشم‌های تو باز بود. چشم‌های تو را من بستم چون تو هم مثل من نگاهت به جهان مثل یک قطعه ادبی بود.
مشاهده تمام رمان های مجید دانش آراسته
مجموعه‌ها