مجموعه داستان داخلی

از خاک برآمدگان

کتاب حاضر، دربردارنده مجموعه داستان‌های کوتاه فارسی، با موضوعات مختلف اجتماعی است. عنوان داستان‌ها عبارتند از: «با خودم بودم»، «پرده»، «رقص نور»، «مثل آن‌ها»، «گربه»، «شکاف»، «عینک»، «دام»، «کت»، «شازده کوچولو»، «قافیه‌بندی» و... . در خلاصه داستان «شازده کوچولو» آمده است: «سارا» و «رحمت» زن و شوهری هستند که در پی مشاجره‌ای با هم قهر کرده‌اند. سارا در آرایشگاه کار و زندگی می‌کند و رحمت نیز به همراه دختر کوچکش «ندا» در عکّاسخانه به زندگی ادامه می‌دهد. سیما مادر خانم رحمت، برای از دست ندادن استقلال خود و خودداری از نوه‌داری اصرار دارد رحمت و سارا هر چه زودتر آشتی کنند و این در حالی‌است که هر کدام از آن‌ها برای نپذیرفتن ندا دلیل‌تراشی می‌کنند. ندا خود را با کتاب شاهزاده کوچولو و کامپیوتر سرگرم می‌کند.

سمام
9786005317435
۱۳۹۲
۱۲۸ صفحه
۲۳۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مجید دانش آراسته
حضور دلپذیر
حضور دلپذیر از هم می‌‌پرسیدند: چرا تو را آوردند. همه گفته بودند. نوبت به من رسیده بود که تعریف کنم. در یک چیز مشترک بودیم که بی‌گناهیم و بی‌خود ما را این‌جا آورده‌اند. وقتی او را دیدم جا خوردم. شده بود یک مشت پوست و استخوان. اهل هیچ فرقه‌ای نبود. به سلامت خودش خیلی اهمیت می‌داد. آب را فوت می‌زد و ...
از هم نپرسیم
از هم نپرسیم کتاب حاضر، دربردارنده مجموعه داستان‌های کوتاه فارسی، با موضوعات مختلف اجتماعی است. عنوان داستان‌ها عبارتند از: «قد یک فندق»، «جام»، «رمز»، «قبرهای عاشق»، «مقوا»، «از هم نپرسیم»، «روی پله»، «علائم»، «ورزشگاه»، «مشکلات تلخ پذیرش» و... . داستان «از هم نپرسیم» ماجرای مردی است که با زحمت فراوان به درجه‌ای از علم می‌رسد. برادرش مجرد است و به سنّ ازدواج رسیده، ...
شاهکار همگانی
شاهکار همگانی کتاب حاضر، مشتمل بر مجموعه داستان‌های کوتاه فارسی، با موضوعات مختلف اجتماعی است. عنوان داستان‌ها عبارتند از: «بین راه»؛ «در این صدا»؛ «شهر فرنگ»؛ «شرح حال»؛ «کلید مخفی»؛ «شاهکار همگانی»؛ «در تدارک خواب»؛ «پرسه»؛ «چاهک» و... . داستان «شاهکار همگانی» ماجرای مردی است که دوست دارد زندگی خود را همچون زندگی داستایوسکی به صورت شاهکاری درآورد. داستایوسکی با زنی فرشته‌خو ...
آواز درخت گز
آواز درخت گز 3 ماه در کرمان بود. در این مدت به بیشتر روستاها رفته بود. پاپدانا، باب نیزو، دوساری، محمدآباد، در یک روستا خیال می‌کردند دکتر است و از شهر آمده. با بچه‌هاشان جلو اتاق صف می‌کشیدند و قرص و دارو می‌خواستند. هرچه قسم و آیه می‌خورد دکتر نیست حرفش را باور نمی‌کردند.
ساختارشکن چشم‌ها
ساختارشکن چشم‌ها در داستان «آشپزی»، زن یک مهمانی زنانه و خیرخواهانه برگزار کرده و از شوهر خود می‌خواهد تا پاسی از شب بیرون از خانه بماند تا مهمان‌ها معذب نباشند. مرد غمگین به میدان سبزه می‌رود و روی صندلی به خواب می‌رود. ناگهان گشت بازرسی از راه می‌رسد‌ و او را متهم به معتاد بودن و موادفروشی می‌کند و به بازداشت‌گاه می‌برد. ...
مشاهده تمام رمان های مجید دانش آراسته
مجموعه‌ها