یک عکس بزرگ از مریلین مونرو به دیوار زده بودند. اولین بار بود که میدیدم چنین عکسی را به دیوار اداره پست زدهاند. مریلین روی یک قطعه بزرگ قرمزرنگ دراز کشیده بود. روی دیوار پستخانه غریب به نظر میآمد؛ ولی البته من در این منطقه غریبتر بودم.
تو تویی 2
هر چی که لازم بود، در مقدمه جلد اول گفتم و حالا حرف آخر: باشد تا روزی بیش از اینها بدانیم، و بیش از اینها بنویسیم، و چیزیهایی بخوانیم و بنویسیم که پس از خواندن و نوشتن آنها، این احساس در ما بیدار شود که انسانتر شدهایم.
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
آنچه بر دوش میکشیدند (داستانهای کوتاه از نویسندگان بزرگ) مجموعه داستان
آنچه بر دوش میکشیدند ضیافتی از داستانهای کوتاه را ترتیب داده است. هر داستان، کلاسیک یا مدرن، طعم و بوی خاص خود را دارد و مخاطب را در فضایی میان گذشته و حال شناور میسازد. دستچینی از آثار کوتاه و اندیشهساز نویسندگان انگلیسی زبان، چه آنها که از نژاد آنگلوساکسون بودندو در انگلستان یا ایرلند به دنیا آمدند و چه ...
داستان دوستان
در روزگاران گذشته به دلیل فراغت بیش از حد مردم و کندی روند زندگی، خواندن حکایت و قصههای طولانی برای خواننده یا حتی شنونده در صورت نقل و روایت آن، اشتیاقبرانگیز بود. اما در کنار همین آثار حجیم، بودهاند نویسندگان و شاعرانی که ضرورت کوتاهنویسی و ایجاز را کشف کرده و بر این سبک پای فشردهاند. حکایات سعدی در گلستان، ...
بهترین داستانهای جهان 4 (قرنهای نوزدهم و بیستم) سنتستیزان بخش اول مدرنیستها
شما در این مجموعه با چهار دوره داستاننویسی در قرنهای نوزده و بیستم میلادی آشنا خواهید شد: دوره سنتگرایان که از اوایل قرن نوزدهم آغاز میشود؛ دوران طلایی که دربرگیرنده میانه و انتهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است؛ و سنتگرایان که دو دوره مدرنیسم و پست مدرنیسم را در قرن بیستم به خود اختصاص دادهاند. آشنایی با 103 ...