رمان ایرانی

2 چراغ آبی روشن

دلم گرفته بود. یاد روزهای دانشکده افتادم. چه روزهایی، پر از شور، پر از آرزو. اگر تو را یک روز نمی‌دیدم، چیزی را گم کرده بودم. گیج گیجی می‌خوردم و دنبالش می‌گشتم. آن روزها تکرار می‌شود؟ به خودم می‌گویم تکرار می‌شود، تکرار می‌شود. دارم به خودم وعده می‌دهم؟ دارم از تو دور می‌شوم؟ خواب‌هایم از تو خالی شده. کجا دارم می‌روم؟ از خودم ترسم گرفته. دلم می‌خواهد گریه کنم.

اشاره
9789648936582
۱۳۹۲
۱۶۰ صفحه
۳۹۰ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده جمال میرصادقی
۱۹ رمان جمال میرصادقی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۲ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. فارغ التحصیل دانشکده ادبیات و علوم انسانی از دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی است. جمال میرصادقی مشاغل گوناگونی داشته‌است. کارگری، معلمی، کتابدار دانشسرای تربیت معلم، کارشناس آزمون سازی در سازمان امور اداری و استخدامی کشور و مسوول اسناد قدیمی در سازمان اسناد ملی ایران. در دوره دراز کار نویسندگی، داستان‌های کوتاه و بلند بسیار و نه رمان نوشته‌است که برخی از آن‌ها به زبان‌های آلمانی ، انگلیسی ...
دیگر رمان‌های جمال میرصادقی
دنیای همه رنگ
دنیای همه رنگ دست‌نوشته‌هایش را برده بود جای خلوت و دنجی زیر درخت کهن بلوط که بنویسد. قلمش روی کاغذ نمی‌گشت. مغزش کار نمی‌کرد. چند سطری می‌نوشت و می‌ماند. جمله‌هایی که روی کاغذ آمده بود روح نداشت از عمق احساسش بیرون نزده بود انشاگونه بود.
دختری با ریسمان نقره‌ای
دختری با ریسمان نقره‌ای
داستان و ادبیات
داستان و ادبیات
شب‌چراغ
شب‌چراغ علی شخصیتی رسالت‌طلب و آزادمنش دارد. او با دوستانش مجله‌ای تاسیس کرده‌اند و علی سردبیر این مجله می‌باشد. او به خاطر سخنان رک و تندی که در مورد نظام حاضر در جامعه، در مجله می‌زند به زندان می‌افتد. داستان از زمانی آغاز می‌ِشود که علی از زندان بیرون آمده و مشاهده می‌کند که دوستان سابقش پراکنده شده‌اند و مجله بسته ...
مشاهده تمام رمان های جمال میرصادقی
مجموعه‌ها