رمان خارجی

آخرین انسان

(The Last Man)

چه چیز جز ما آنجا حاضر است؟ هیچ‌کس چه کسانی دورند چه کسانی نزدیک؟ ما آنجا و ما اینجا و چه کسانی جوان‌ترین‌اند و کدام ها پیرترین‌اند؟ ما و چه کسی باید ستایش شود، که به سراغ‌مان می‌آید که به انتظار ماست؟ ما و ما و خورشید - خورشید نورش را از کجا می‌آورد؟ فقط و فقط از ما و آسمان - آسمان دقیقا چیست؟ انزوایی که در درون ماست پس به که باید عشق ورزید؟ من

ایمان گنجی
9786006457154
۱۳۹۳
۱۱۲ صفحه
۷۲۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
موریس بلانشو
صفحه نویسنده موریس بلانشو
۷ رمان Maurice Blanchot (September 27, 1907 – February 20, 2003) was a French pre-war leader of the Young Right, philosopher, literary theorist and writer of fiction. Blanchot was a distinctly modern writer who broke down generic boundaries, particularly between literature and philosophy. He began his career on the political right, but the experience of fascism altered his thinking to the point that he supported the student protests of May 1968. Like so many members of his generation, Blanchot was influenced by ...
دیگر رمان‌های موریس بلانشو
حکم مرگ
حکم مرگ چه می‌شد اگر انسانی که در بستر مرگ افتاده، خود را به تمامی تسلیم مرگ نکند؟ چه می‌شد اگر کسی که به علتی ( یک بیماری هولناک یا هر چیز دیگری) رو به مردن می‌رود، ناگهان مرگ را متوقف کند و نمیرد؟ حکم مرگ قصه‌ زنی است که چنین می کند. این ماجرا در عالم رویا رخ نداده است، همه ...
واپسین انسان
واپسین انسان همین که توانستم، آن واژه که همواره در مورد او اندیشیده‌ام به زبان آوردم: که او واپسین انسان است. در حقیقت چیزی او را از دیگران متمایز نمی‌ساخت. بیشتر گوشه‌گیر بود، وقتی حرف نمی‌زد که البته از روی تکبر یا فروتنی هم نبود آن‌گاه در سکوت، هرکسی افکاری را باید به او نسبت می‌داد که او با ملایمت رد می‌کرد.
دور باطل
دور باطل هنگامی که بیگانه به شهر رسید، به اقامتگاه برده شد. نگهبانش در راه به او گفته بود: «سرزنشم خواهید کرد، اما این قاعده است. هیچ‌کس از تماشای خوشبختی نمی‌گریزد.» بیگانه گفت: «راستی، پس چه چیزی در این اقامتگاه آن‌قدر هولناک است؟» نگهبان ناگاه با حالتی محتاط پاسخ داد: «هیچ چیز، هیچ چیز ابدا.» آن‌ها از باغی خالی گذشتند و زنگ ...
از کافکا تا کافکا
از کافکا تا کافکا عنوان نخستین کتاب کافکا توصیف یک نبرد است. نبردی که نه امکان پیروزی می‌گذارد نه امکان شکست و با این همه نه قادر است که آرامش یابد و نه پایان گیرد. گویی که همواره این گفت و گوی کوتاه در ذهن کافکا در کار است:‹‹ در هر حال تو از دست رفته‌ای. ـ پس باید دست بکشم؟ ـ نه، اگر ...
مشاهده تمام رمان های موریس بلانشو
مجموعه‌ها