مجموعه داستان داخلی

قصه‌های آسانسورچی

من تنها آسانسورچی دنیا هستم که قصه بالا و پایین رفتن‌هایم را برایتان تعریف ‌می‌کنم. آسانسورچی صفحه‌ای است که به دعوت بزرگمهر حسین‌پور در چلچراغ راه انداختم. برخلاف باقی نویسندگان و روزنامه‌نگاران تا الان هیچ‌کدام از مجموعه آثار پیوسته مطبوعاتی این قلم، شانس نداشته غول مرحله آخر را رد کند و مجوز انتشار بگیرد.

مروارید
9789641913023
۱۳۹۳
۲۵۲ صفحه
۶۸۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های پوریا عالمی
اکون آبادی‌ها (کار اقتصادی دنیا چطور به اینجا کشید)
اکون آبادی‌ها (کار اقتصادی دنیا چطور به اینجا کشید) زبان فارسی ...
بی‌ضرر
بی‌ضرر بابک زنجانی: نه دلال نفتی‌ام نه رانت‌خوار، بسیجی اقتصادی‌ام! (ایسنا) واقعا ما حرفی برای گفتن نداریم!
قصه‌های آمبولانس‌چی (مجموعه طنز)
قصه‌های آمبولانس‌چی (مجموعه طنز) پشت آمبولانس نشسته بودم و توی خیابان‌ها می‌چرخیدم که دیدم ناغافل تالاپی یک ماشین زد به یک عابر، عابر پرید هوا، سه تا چرخ خورد، بعد افتاد زمین، 30 متر غلت خورد، بعد افتاد تو جوب، 300 متر قل خورد. گازش را گرفتم و رفتم بالا سر مصدوم و پیاده شدم و گفتم: خوبی؟ عابر، که یک روزنامه توی ...
قصه‌های کاناپه‌چی (مجموعه طنز)
قصه‌های کاناپه‌چی (مجموعه طنز) تاریخ طنز در ایران با همه دسته‌بندی‌هایش با ادبیات و شعر و داستان و هنر درآمیخته است، به گونه‌ای که نمی‌توان تقدم و تاخری برای هر یک از آن‌ها پیدا کرد. تنها اتفاقی که در جهان مدرن رخ داد این بود که عرصه‌های دیگری با سرشت و خمیرمایه طنز راه خود را در این وادی پر راز و رمز ...
دخترها به راحتی نمی‌توانند درکش کنند
دخترها به راحتی نمی‌توانند درکش کنند آمد روبرویم ایستاد چشم‌هایش را بست بعد پلکش را آرام باز کرد و به بالا نگاه کرد سفیدی چشم‌هایش از سفیدی برف‌ها یک‌دست‌تر و سبک‌تر بود. بعد سیاهی چشم‌هایش را دوخت به من. گفت دوستم داری هنوز؟ گفتم همیشه دوستت داشته‌ام. گفت فقط و فقط مرا دوست داری؟ گفتم فقط و فقط تو را دوست دارم. گفت دروغ می‌گویی. گفتم ...
مشاهده تمام رمان های پوریا عالمی
مجموعه‌ها