رمان خارجی

صبحانه قهرمانان

(Breakfast of champions)

نام داستان تراوت که در مجله بند جوراب سیاه چاپ شده بود (لوده رقاص) بود و مثل خیلی از داستان‌های دیگرش درباره شکستی حزن انگیز در برقراری ارتباط بود.توالی رویدادهای داستان این‌گونه بود، موجودی فضایی به نام زاگ سوار بر بشقاب پرنده به زمین آمد تا راز درمان سرطان و چگونگی پرهیز از جنگ را برای انسان فاش کند. زاگ این اطلاعات را از سیاره‌ای به نام مارگو آورد که ساکنانش از نوعی پایکوبی و باد معده باهم ارتباط برقرار می‌کنند. زاگ شباهنگام در کانتیکات فرود آمد. اما همین که پایش را به زمین گذاشت، خانه‌ای را در حال سوختن دید.به سرعت به سمت خانه رفت و برای اخطار به ساکنانش و آگاه کردنشان از خطری که تهدیدشان می‌کرد شروع کرد به پایکوبی و استفاده از باد معداش. بزرگ خانواده با یک ضربه چوب گلف مغز زاگ را ریخت توی دهنش.

ققنوس
9786002781147
۱۳۹۳
۳۱۲ صفحه
۱۰۱۸ مشاهده
۴ نقل قول
کورت ونه‌گات
صفحه نویسنده کورت ونه‌گات
۱۶ رمان کورت وانِگات جونیور،‏ نویسندهٔ آمریکایی بود. آثار او غالباً ترکیبی از طنزی سیاه و مایه‌های علمی‌تخیلی است که از میان آنها گهوارهٔ گربه (۱۹۶۳)، سلاخ‌خانهٔ شمارهٔ پنج (۱۹۶۹) و صبحانهٔ قهرمانان (۱۹۷۳) بیشتر مورد ستایش قرار گرفته‌اند. در سال ۱۹۹۹ آستروئید یا سیارک ۲۵۳۹۹ را به بزرگداشت او ونه گات نامیدند. کورت وانگات در شهر ایندیاناپولیس در ایالت ایندیانا به دنیا آمد. پس از آن که در رشتهٔ زیست‌شیمی از دانشگاه کورنل فارغ‌التحصیل شد، در ارتش نام‌نویسی کرد و برای نبرد ...
دیگر رمان‌های کورت ونه‌گات
شب مادر
شب مادر ... اما مضمون اصلی شب مادر مساله هویت است. همه آدم‌های رمان دو یا بیش از دو شخصیت دارند: اینان کدام یک از این دو شخصیت‌اند؟ یکی؟ هر دو؟ هیچ کدام؟ و با کدام ترازو؟ که پاسخ بدین پرسش ها باز می‌گردد به متن رمان و مقدمه ونه‌گات. ...
خدا حفظ‌تان کند دکتر که‌وارکیان
خدا حفظ‌تان کند دکتر که‌وارکیان خدا حفظ‌تان کند دکتر که‌وارکیان، احتمالا عجیب و غریب‌ترین مجموعه یادداشت‌هایی است که تاکنون خوانده‌اید. کورت ونه‌کات جونیور، این بار در نقش خبرنگار ایستگاه رادیویی WNYC، خودش را به مهم‌ترین زندان تگزاس می‌برد و تا به لطف دوست واقعا صمیمی‌اش، دکتر که‌وارکیان، در سالن مجهز مرگ این زندان نیمه‌جان شود، از تونل آبی بگذرد و در آن دنیا با شخصیت‌هایی ...
گالاپاگوس
گالاپاگوس
محبوس
محبوس من پیرترین و ناشناخته‌ترین برنامه‌ریز واتر گیت بودم، گمانم چیزی که باعث شد این‌قدر غیرجذاب به نظر برسم این بود که قدرت و ثروت بسیار کمی برای از دست دادن داشتم. برنامه‌ریزان،‌ گردن‌کلفت‌های مملکتی بودند. وقتی دستگیر شدم، مثل کسی بودم که روی یک سه‌پایه کوچک لب یک چشمه نشسته است. تنها کاری که می‌توانستند با من بکنند این بود ...
انفیه‌دان باگومبو
انفیه‌دان باگومبو همه افراد زنده و مرده کاملا از سر اتفاق این‌جا آمده‌اند، و نباید ساختگی پنداشته شوند. برای حفاظت از بی‌گناهان هیچ اسمی را تغییر نداده‌ام. فرشته‌ها در چارچوب امور بهشتی حافظ بی‌گناهان‌اند.
مشاهده تمام رمان های کورت ونه‌گات
مجموعه‌ها