نمایش‌نامه

آخر بازی (بازی در 1 پرده) نمایش‌نامه

(End game)

بکت، نام نمایش‌نامه «آخر بازی» را از بازی شطرنج گرفته است. البته نمایش‌نامه راجع به پایان بازی شطرنج نیست. اما وضع پایان بازی در شطرنج مقایسه‌ای است با پایان بازی زندگی. «پایان در آغاز است با این وجود ادامه می‌دهیم.» در «آخر بازی» هیچ اتفاقی نمی‌افتد و این «هیچ» است که اهمیت دارد. «گریه کن، گریه کن برای هیچ فقط برای این که نخندی»

قطره
9786001195020
۱۳۹۲
۸۶ صفحه
۱۰۱۶ مشاهده
۵ نقل قول
دیگر رمان‌های ساموئل بکت
پایان
پایان 7 روز هفته را کار نمی‌‌کردم، چون تقریبا خرجی نداشتم. حتی می‌توانستم کمی هم پس‌انداز کنم، برای روزهای مبادا. روزهایی که کار نمی‌کردم، در دخمه‌‌ام دراز می‌کشیدم. دخمه‌ام کنار رودی بود، در یک ملک خصوصی، یا ملکی که قبلا خصوصی بوده. این ملک که ورودی‌اش به خیابانی تنگ، تارک و آرام باز می‌شد، در دیواری محاط بود، طبیعتا به جز ...
مرسیه و کامیه
مرسیه و کامیه سفر مرسیه و کامیه را اگر بخواهم می‌توانم تعریف کنم، چون تمام مدت با آنها بودم. سفری که بدون دریاها و بدون گذشت از مرزها، از میان مناطق کمتر ناهموار، هرچند در بعضی جاها بیابانی، اسباب و وسایلش به قدر کفایت ساده بود. آنها مرسیه و کامیه، در خانه‌شان ماندند و این شانس بسیار گرانبها را داشتند. از کم‌اقبالی یا خوش‌اقبالی، ...
متن‌هایی برای هیچ
متن‌هایی برای هیچ یا با هم قدم می‌زدیم، دست در دست، ساکت، غرق دنیاهای خود، دست در دست فراموش شده. این‌طور است که تا حالا دوام آورده‌ام. و امروز عصر هم انگار باز نتیجه می‌دهد، در آغوشم هستم، من خود را در آغوش گرفته‌ام، نه چندان با لطافت، اما وفادار، وفادار. حالا بخواب، گویی زیر آن چراغ قدیمی، به هم ریخته، خسته و ...
نام‌ناپذیر
نام‌ناپذیر 3گانه ساموئل بکت مالوی مالوی می‌میرد نام‌ناپذیز
تخیل را مرده حساب کن (داستان کوتاه)
تخیل را مرده حساب کن (داستان کوتاه) واقعیت ذهنی وجود داشت و واقعیت جسمی، هر دو به یک اندازه واقعی اما نه به یک اندازه دل‌پذیر از این رو هر چه بیشتر جسم‌اش او را از ذهن‌اش آزادتر می‌ساخت، مجبور می‌شد زمان کمتری در روشنایی صرف کند، به امواج کف‌آلود این جهان تف کند؛ و کمتر در این نیمه‌روشنا باشد، جایی که انتخاب رستگاری مقدمه‌ای بر تلاش ...
مشاهده تمام رمان های ساموئل بکت
مجموعه‌ها