نمایش‌نامه

اتفاق

(Zwischenfall)

ناخواسته نگاهم به آینه می‌افته. هنوز موهام پرپشته و چندتار موی سفید و ریز روی شقیقه‌هامه که یه نور نقره‌ای رنگ به موهای بلوندم داده. کشیشی که پیشش اعتراف می‌کنم، معتقده این‌ها نشونه درد و رنج‌های کوچکی هستند که باید بخاطرش به درگاه خدا دعا کنم. تنها یک نشونه کوچیک درد و رنج‌هام. ولی یکهو نگاهم به صورت لاغر و استخوانی‌ام می‌افته و تو اون هاله بی‌رنگ و رو غرق می‌شم.

دیبایه
9786002121707
۱۳۹۳
۹۲ صفحه
۹۸۳ مشاهده
۰ نقل قول
هاینریش بل
صفحه نویسنده هاینریش بل
۳۴ رمان هاینریش تئودور بل نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن می‌پردازد. هاینریش بل ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد. در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن هم‌زمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهه‌های جنگ به سربرد. بیشتر دوران ...
دیگر رمان‌های هاینریش بل
زنان برابر چشم‌انداز رودخانه
زنان برابر چشم‌انداز رودخانه هاینریش بل از برجسته‌ترین نویسندگان معاصر آلمان است که در سال 1972 برنده جایزه ادبی نوبل شد. رمان «زنان برابر چشم‌انداز رودخانه» آخرین اثر اوست و پس از مرگ وی در سال 1985 به چاپ رسید. این رمان با ساختاری بدیع، به صورت گفتگو و تک‌گویی نوشته شده است. صحنه حوادث آن، شهر بن است و به روابط و رویدادهای ...
نان سال‌های جوانی
نان سال‌های جوانی گرسنگی قیمت‌ها را به من یاد داد، فکر نان تازه مرا کاملا از خود بی خود می‌کرد، من غروب‌ها ساعت‌های متمادی بی‌هدف در شهر پرسه می‌زدم و به هیچ چیز فکر نمی‌کردم به جز نان. چشم‌هایم می‌سوخت، زانوهایم از ضعف خم می‌شد و حس می‌کردم چیزی مثل گرگ درنده در وجودم هست. نان.
عقاید یک دلقک
عقاید یک دلقک ((هانس شنیر)) قهرمان اصلی داستان است که ماجراها از زبان او (اول شخص) بازگو می‌شود .پیشه ((هانس شنیر)) دلقکی است که هر از گاهی به صحنه می‌رود و تماشاگران را محو تماشای حرکات و دلقکی خود می‌سازد .او با دختری به نام ((ماری)) که دارای مذهب پروتستان است آشنا شده سرانجام با او ازدواج می‌کند .((هانس شنیر)) که خود یک ...
سیمای زنی در میان جمع
سیمای زنی در میان جمع هاینریش بل برای شرح زندگی‌نامه لنی، که شخصیت اصلی داستان است، ابتدا از زمان حال و از 48 سالگی لنی آغاز می‌کند و پس از شرح بسیاری از خصوصیات او در این سن به گذشته می‌رود و سیری بلند در گذشته و خاطرات دور زندگی او دارد. و همان‌طور که در گذشته غوطه‌ور شده، ناگهان لحن روایت عوض می‌شود و ...
قطار به ‌موقع رسید
قطار به ‌موقع رسید اولینا با صدایی آهسته شروع به صحبت می‌کند: لازم نیست بگویم که... اگر نمردی هرگز نباید این راز را به کسی بگویی. خودم می‌دانم. من مجبور شده‌ام به خدا و همه‌ی مقدسین و لهستان، وطن خودمان قسم بخورم که از این بابت به هیچ کس نگویم، ولی وقتی آن را با تو در میان می‌گذارم درست مثل این است که ...
مشاهده تمام رمان های هاینریش بل
مجموعه‌ها