نمایشنامه فلسفی «در انتظار گودو» روایت 2 ولگرد با نام «استراگون» و «ولادیمیر» است که در گوشهای از بیابان در انتظار موجودی با نام «گودو» هستند. آنها هرگز گودو را ندیدهاند و نمیدانند که چرا انتظار او را میکشند. آنچه انتظارش را میکشند برایشان مبهم است. یگانه چیزی که آنها را آنجا نگه داشته فقط این امر ساده و خام است که او وعده داده بیاید. پس از انتظار طولانی اربابی با بردهاش را مشاهده میکنند. ارباب رفتار نفرتآمیزی با برده دارد. همانطور که استراگون مطیع ولادیمیر است، برده نیز ارباب را تحمل میکند. ساموئل بکت ـ نمایشنامه نویس فرانسوی ـ با نوشتن نمایشنامة حاضر، استثمار انسان به دست انسان را، چه در جوامع و چه بین دو فرد، نشان میدهد که اغلب یکی یوغ به گردن دیگری میاندازد بی آن که هیچیک از این عمل، بهرهای ببرند. مقالهای تحت عنوان «تاتر ابزورد» و سالشمار بکت بخش پایانی کتاب را تشکیل میدهد.