نمایش‌نامه

رومئو و ژولیت

(The tragedy of romeo and juliet)

رومئو و ژولیت داستان غم‌انگیز دو دلداده است که در حقیقت لیلی و مجنون مغرب زمین محسوب می‌شود و به اکثر زبان‌های جهان ترجمه شده است. این دو دلداده از دو خاندان هستند که سال‌ها با یکدیگر سر دشمنی داشته و به کشتار یکدیگر می‌پرداخته‌اند و حتی دامنة این خصومت به خدمتکاران و اطرافیان آن‌ها کشانده می‌شده. وقتی ‌رومئو و ژولیت دلباختة یکدیگر می‌شوند سرنوشت تا این حد به آن‌ها یاری می‌کند که مخفیانه پیوند زناشوئی ببندند. ولی همان سرنوشت ظالم حوادثی را بوجود می‌آورد که پس از مرگ تصادفی دو نفر از بستگان آن دو خاندان رومئو تبعید می‌شود و در این ضمن پدر بی‌خبر ژولیت وسائل عروسی او را با یکی از نجبا فراهم می‌کند. ژولیت برای اجتناب از این عمل به راهنمائی یک راهب داروئی می‌نوشد که به خوابی مرگ‌آسا فرو رود و همه او را مرده تصور کنند تا رومئو از تبعید بازگردد و او را با خود به شهری دیگر ببرد. ولی رومئو با شنیدن خبر مرگ همسر خود به شهر ورونا باز می‌گردد و در کنار ژولیت با نوشیدن زهر جان می‌سپارد و ژولیت هم پس از بیدار شدن و مشاهده نعش محبوب خود با خنجر خودکشی می‌کند. پس از این واقعه سران دو خاندان که فرزندان خود را در نتیجة خصومت از کف داده‌اند دست از دشمنی برمی‌دارند و آشتی می‌کنند.

9789644451676
۱۳۸۶
۲۲۴ صفحه
۱۴۱۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ویلیام شکسپیر
صفحه نویسنده ویلیام شکسپیر
۵۴ رمان William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
دیگر رمان‌های ویلیام شکسپیر
مجلس تماشاخانه (به تربیت آوردن دختر تندخوی)
مجلس تماشاخانه (به تربیت آوردن دختر تندخوی) باپ تیستا: لوسانتیو، میل دارم که این کار در منزل من نشود. می‌دانی که دیوار گوش دارد. من نوکر زیاد دارم. به علاوه گرمیو پیر همیشه مواظب احوال است و ممکن است بدائی در این میانه واقع شود. ترانیو: خداوندگارا، پس در منزل من، اگر مرخص کنید، این امر واقع شود پدرم هم در آنجا منزل دارد، در آنجا است،‌ این ...
حکایت زمستانی
حکایت زمستانی حکایت زمستانی، برای نقل در پای گرمای آتش در شب‌های تاریک و طولانی و سرد زمستان قصه‌ای مناسب دارد. شکسپیر در این اثر به اعجاز قلم سحرانگیز خویش، یک تراژدی هولناک و فاجعه‌ بار را به کمدی شاد و دل‌انگیز بدل می‌کند.
هملت
هملت در این کتاب افزون بر ترجمه متن نمایش، گفتارهای زیر را نیز می‌خوانید. اهمیت هملت در این روزگار. هملت و دوران الیزابت. تراژدی انتقام. منابع این نمایش. زبان این نمایش. تحلیل شخصیت‌های نمایش. چند نقد ادبی از هملت، نوشته اندرو سسیل بردلی، ارنست جونز، تی اس الیوت و ویلسن نای
مکبث
مکبث مکبث موجزترین، شاعرانه‌ترین، وزین‌ترین و از بهترین تراژدی‌های شکسپیر است و به نظر برخی منتقدان بهترین اثر او. اگر شکسپیر بزرگ‌ترین نمایش‌نامه‌نویس جهان باشد، مکبث در رتبه‌های نخست نمایش‌نامه‌های جهان قرار می‌گیرد. اگر جرئت کنیم که تفسیر واحد و موجزی از این نمایش ارائه دهیم، شاید بتوان گفت که مکبث نقد خودکامگی است، و روانشناسی، جامعه‌شناسی، فلسفه و حتی بوطیقای ...
تراژدی کوریولانوس
تراژدی کوریولانوس بانوان، بر زمین بیفتید، مگر کوریولانوس را با زانوانمان شرمسار کنیم؛ لقبش بیشتر درخور نخوت و استیلاست تا رافت و مدارا. بیایید بر خاک بیفتیم که گفتنی‌ها همه گفته شد.
مشاهده تمام رمان های ویلیام شکسپیر
مجموعه‌ها