نمایش‌نامه

قطره
9789643415815
۱۳۸۵
۱۵۲ صفحه
۷۲۱ مشاهده
۰ نقل قول
اکبر رادی
صفحه نویسنده اکبر رادی
۳۰ رمان اکبر رادی (۱۰ مهر ۱۳۱۸ - ۵ دی ۱۳۸۶) نمایش‌نامه‌نویس معاصر ایرانی بود.

اکبر رادی در شهر رشت زاده شد. او در ده سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. رادی که دانش آموخته رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران بود، تحصیل در دوره کارشناسی ارشد این رشته را نیمه کاره گذاشت و پس از طی دوره تربیت معلم، به شغل معلمی روی آورد.
دیگر رمان‌های اکبر رادی
مردی کنار می‌رود
مردی کنار می‌رود ‹امروز غروب توی بهارخواب نشسته بودم. خانه کسی نبود. داشتم نعنا و ترخون و تربچه نقلی برای پای سفره پاک می‌کردم و باد خنک می‌خوردم. دیدم شعبان وارد شد. گشاد گشاد راه می‌رفت. مرا که دید به خودش فشار داد و سعی کرد به طور عادی راه برود. مرا می‌گوئی: نافم افتاد. آمدم پائین. شعبان با لباس روی تخت افتاده ...
روی صحنه آبی 3 نمایش‌نامه (دوره آثار)
روی صحنه آبی 3 نمایش‌نامه (دوره آثار) این کتاب، سومین جلد از مجموعة چهار جلدی نمایشنامه‌های «اکبر رادی» و متعلق به دهة شصت است. جلدهای بعدی این مجموعه مربوط به ده‌های هفتاد و هشتاد می‌شود. نمایشنامه‌های این مجموعه عبارتند از: پلکان، تانگوی تخم‌مرغ‌داغ، آهسته با گل سرخ، شب روی سنگفرش خیس.
ارثیه ایرانی
ارثیه ایرانی انسان نشانم بده، انسانی گرم، زنده، معاصر، که من صدای جرجر استخوانم را در او بشنوم، انسانی سرشته به ایمان و رنج منتشر، که تمام اعتبار و درخشش پلاتوی تو بسته به جمال اوست. و بی او بدان که صحنه سیاه است، یک غار مدرن، بی‌نور، سرد، که اشباح سرگردانی در سجاف آن بیهوده راه می‌روند. و آیا نوبت به ...
خانم‌چه و مهتابی
خانم‌چه و مهتابی سامان: من سر این چیزهای پیش پاافتاده عصبی نمی‌شم. (یک تکه رنگ پرتاب می‌کند.) فقط، گاهی از اینکه معاصر نسل خودم می‌شم و تا سطح نقش‌های عمومی نزول می‌کنم، چنان احساس بلاهتی به من دست می‌ده که بی‌اراده سیگار مو می‌ندازم دهنم و عین آدامس شروع می‌کنم به جویدن. ماهرو: به این ترتیب، در جوار هنرمند عظیم‌الشانی مثل تو انگار سهم ...
شب به‌خیر جناب کنت و کاکتوس
شب به‌خیر جناب کنت و کاکتوس کسی که در نبش یک کوچه سنگفرش بارانی و آهنگ دور مه‌آلود آهسته قد کشیده، آنکه در اولین ملاقات با دین و آیین زنی را دیده است تمام در قامت آبی که محتشمانه ایستاده، آش را در دیگ بزرگ هیاتی چمچه می‌زد و می‌گفت دور دیگ گلاب بپاشند و خلوت کنند تا بانوی سیاهپوش نیمه‌شب بیاید و روی آش پنجه ...
مشاهده تمام رمان های اکبر رادی
مجموعه‌ها