برخی میاندیشند که بانو پس از قرنها در بند بودن به تازگی برخاسته و مرز میان انسان و شرارت است. برخی گمان میکنند بانو خود شرور است. مردان سرسخت گروهان سیاه مزدشان را میگیرند و کاری را که باید انجام میدهند و اینگونه دینشان را با مرگشان ادا میکنند. تا آنگاه که پیشگویی اعلان کرد: رز سپید دوباره زاده شده است تا باری دیگر تجسمی از نیکی باشد. بیشک راهی برای گروهان سیاه وجود داشت تا رز سپید را بیابد... و اینگونه بزرگترین فانتزیهای اسطورهای زمانه شکل گرفت... سرگذشت گروهان سیاه اثری برجسته از گلن کوک.