رمان نوجوان
گروهان سیاه، سربازانی مزدور در خدمت بانو، در برابر شورشیان رز سپید می‌ایستند. آنان مردانی سرسخت هستند. مفتخر به محترم شمردن پیمان‌هایشان. بانو شرور است اما کسانی هم که دروغ ادعا می‌کنند از پیروان رز سپید (تجسمی تازه از قهرمانی که قرن‌ها پیش نابود شده) هستند، همانا به شروری بانویند. با این حال اکنون برخی از افراد گروهان دریافته‌اند دختر کر و لالی که نجات و پناهش داده‌اند، تولد دوباره حقیقی رز سپید است. اکنون شاید راهی به سوی نور باشد، حتی برای کسانی هم‌چون آنان... اگر بتوانند جان سالم به در ببرند...
صفحه نویسنده
گلن کوک
۸ رمان
Glen Cook was born in New York City, lived in southern Indiana as a small child, then grew up in Northern California. After high school he served in the U.S. Navy and attended the University of Missouri. He worked for General Motors for 33 years, retiring some years ago. He started writing short stories in 7th grade, had several published in a high school literary magazine. He began writing with malicious intent to publish in 1968, eventually producing 51 books ...
سرگذشت گروهان سیاه (کتاب اول)
برخی می‌اندیشند که بانو پس از قرن‌ها در بند بودن به تازگی برخاسته و مرز میان انسان و شرارت است. برخی گمان می‌کنند بانو خود شرور است. مردان سرسخت گروهان سیاه مزدشان را می‌گیرند و کاری را که باید انجام می‌دهند و این‌گونه دین‌شان را با مرگ‌شان ادا می‌کنند.
تا آنگاه که پیش‌گویی اعلان کرد: رز سپید دوباره زاده شده است ...
بازی‌های سیاه 4 (سرگذشت گروهان سیاه)
پس از جنگ نابود‌گر در ماهورتپه، طبیب گروهان سیاهِ رو به زوال را در جستجوی تاریخچه‌های گمشده به سوی جنوب هدایت می‌کند. تاریخچه‌ها به کاتووار بازگردانده خواهد شد. کاتووار، کیلومترها دورتر، شهری که ممکن است تنها در افسانه‌ها وجود داشته باشد... خاستگاه اولینِ گروهان‌های آزاد.
گروهان به پیش می‌رود و با هر گام، پیکری سایه‌وار و کلاغ‌های لاشخور، در پی‌شان روان ...
رز سپید (کتاب سوم گروهان سیاه)
گروهان سیاه، سربازانی مزدور در خدمت بانو، در برابر شورشیان رز سپید می‌ایستند. آنان مردانی سرسخت هستند. مفتخر به محترم شمردن پیمان‌هایشان.
بانو شرور است اما کسانی هم که دروغ ادعا می‌کنند از پیروان رز سپید (تجسمی تازه از قهرمانی که قرن‌ها پیش نابود شده) هستند، همانا به شروری بانویند. با این حال اکنون برخی از افراد گروهان دریافته‌اند دختر ...
فصل حزن (سرگذشت گروهان سیاه 6)
مورگن، سرباز کهنه‌کار و آبدیده گروهان سیاه چنین می‌نویسد: «بگذارید برایتان بگویم کیستم، شاید شانسی وجود داشته باشد که دست‌نوشته‌هایم جان سالم به در ببرند... من مورگن هستم، پرچم‌دار گروهان سیاه، گر چه داغ ننگ از دست دادن پرچم را بر شانه‌هایم به دوش می‌کشم. من تاریخچه‌های غیررسمی را ادامه می‌دهم چون طبیب مرده است، تک‌چشم این کار را نمی‌کند ...