مجموعه داستان خارجی

صدایی از دیوار

بچه که مرد، مادرم خرد شد، نه یک دفعه، بلکه تکه به تکه، مثل بشقاب‌هایی که یکی پس از دیگری از قفسه سقوط می‌کنند و خرد می‌شوند. هرگز نفهمیدم چه موقع اتفاق می‌افتد، به این ترتیب تمام مدت، در حالت انتظار، عصبی و بی‌قرار بودم. پدرم به شیوه متفاوتی خرد می‌شد. او سعی می‌کرد اوضاع را رو به راه کند. اما اوضاع طوری بود که انگار می‌دوید تا چیزها را پیش از سقوط در هوا بگیرد، منتها همه‌چیز سقوط می‌کرد پیش از اینکه بتواند آن‌ها را بگیرد.

مروارید
9789641912750
۱۳۹۴
۱۸۴ صفحه
۵۱۳ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
عکاس‌خانه آدم‌های خوشبخت (داستان‌های کوتاه برگزیده از نویسندگان ترکیه) کتاب گویا
عکاس‌خانه آدم‌های خوشبخت (داستان‌های کوتاه برگزیده از نویسندگان ترکیه) کتاب گویا داستان‌های این مجموعه عبارتند از: عکاس‌خانه آدم‌های خوشبخت با صدای داریوش ارجمند بازگشت با صدای ناصر ممدوح دو و نیم با صدای فرزاد حسنی زن سبددار با صدای فاطمه گودرزی مفت‌خور با صدای داریوش اسدزاده و محمد عباسی حوا با صدای زیبا بروفه کشتن یه گربه با صدای رضا بهبودی اولین جنایت با صدای لیلا بلوکات هیشت! هیشت! با صدای فرهاد آییش سر حوض با صدای سیدمهدی مدیرواقفی
خانه رو‌به‌رویی
خانه رو‌به‌رویی جوکی وقتی از پنجره‌اش بیرون را نگاه کرد، لرزه به تنش افتاد. خانه رو‌به‌رویی آن طرف خیابان را زن بی‌حیایی گرفته بود. پاسی از شب گذشته، مردها می‌آمدند و در خانه را می‌زدند، اگر جشن و تعطیلات بود، بعدازظهرها هم پیداشان می‌شد. گاهی روی ایوان خانه‌‌اش لم می‌دادند، سیگار می‌کشیدند، توتون می‌جویدند و توی گنداب‌ رو تف می‌انداختند. هر فسق ...
تمام آن یک‌شنبه‌ها کجا رفته‌اند
تمام آن یک‌شنبه‌ها کجا رفته‌اند ادبیات ژاپن، کهن و معاصر، از دیرباز مورد توجه مخاطبان ادبیات در سراسر جهان قرار داشته است، ادبیاتی برخاسته از دل فرهنگ متمایز و غنی این کشور که به‌ویژه طی یکی دو قرن اخیر ــ به‌دلیل دگرگونی‌های پرشمار ناشی از برقراری ارتباط با سایر کشورها، مدرن شدن، جنگ‌های گوناگون، و رشد و شکوفایی اقتصادی ‌به‌خصوص در نیمۀ دوم قرن بیستم ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
طوطی بی‌ادب سرهنگ (داستان‌های کوتاه از زندگی ما) مجموعه داستان
طوطی بی‌ادب سرهنگ (داستان‌های کوتاه از زندگی ما) مجموعه داستان مهم بودن در نگاه دیگران را فراموش کن. روزنامه روز شنبه، زباله روز یکشنبه است. زندگی کن به شیوه خودت، با باورها و ایمان قلبی خودت. مردم دلشان می‌خواهد موضوعی برای گفت و گو داشته باشند، برایشان فرقی نمی‌کند چگونه هستی، هر جور که باشی حرفی برای گفتن دارند. شاد باش و از زندگیت لذت ببر. برای کسی که ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها