مجموعه داستان خارجی

گم شدن تصویر در آینه (10 داستان از نویسندگان آلمانی زبان) مجموعه داستان

پیش‌تر به مورد معمایی لوسی اشاره کردم: او هم‌چنان کم و بیش توی کافه‌های شبانه پلاس است و مخصوصا در روزهایی که ناگزیر به شرکت در جشن خانگی است، عین دیوانه‌ها می‌شود. شلوار مخمل کبریتی و پلوور رنگارنگ می‌پوشد و با سندل راه می‌رود، موهای باشکوهش را کوتاه کرده تا بی دردسر، به فرم «کلووش» دور سرش آویزان باشد، مدی که تازگی شنیده‌ام اسمش «پونی» است و مدتی پیش، مدرن به حساب می‌آمد،..

9789647002738
۱۳۹۴
۱۶۸ صفحه
۱۹۸ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
زنی که با من در 1 خانه زندگی می‌کرد
زنی که با من در 1 خانه زندگی می‌کرد داستان، مادری را روایت می‌کند که عاشق فرزند و همسرش است و سعی می‌کند تا از آن‌ها در برابر ناملایمات محافظت کند. موضوع اصلی داستان، عشق است که در قسمت‌هایی با ترس درمی‌آمیزد. ابتدای داستان با تصویر خون آغاز می‌شود، خونی که نشانه خطر بر شمرده می‌شود و در انتها همین خون زندگی کل خانواده را غرق می‌کند. در روایت ...
صدای سوم (گزیده داستان‌های نویسندگان نسل سوم آمریکا)
صدای سوم (گزیده داستان‌های نویسندگان نسل سوم آمریکا) پیر می‌شویم اما تغییر نمی‌کنیم. پیچیده‌تر می‌شویم اما همچنان مانند خودهای دوران کودکی‌مان مشتاق شنیدن قصه‌ای بعد قصه‌ای هستیم. در مبحث کتاب شمارگان چندان مهم نیست زیرا تا وقتی فقط یک خواننده هم باقی‌ست باید امیدوار بود. هر داستان همکاری مشترکی‌ست میان نویسنده و خواننده، تنها جایی در جهان که دو غریبه با صمیمیت تمام به هم می‌رسند.
هنوز شب بود (داستان‌هایی برای یلدا) مجموعه داستان
هنوز شب بود (داستان‌هایی برای یلدا) مجموعه داستان شب یلدا. انار است و من و هندوانه و برف. و نیم‌رخ حافظ، پشت پنجره‌ام. زلف آشفته. خوی کرده. مست، اما نمی‌خندد. شب یلدا انار است و من و هندوانه و برف. و لحظه‌ی بی‌دریغ فالی از حافظ. از در صدای مشت می‌آید. باز می‌کنم. حافظ آمده است. «خوی کرده... مست...» نمی‌خندد.
لرزش مرگ (مجموعه داستان‌های پلیسی)
لرزش مرگ (مجموعه داستان‌های پلیسی) داستان‌های این مجموعه که توسط هیچکاک و نویسندگان مورد حمایت او نوشته شده‌اند خواننده را با دنیایی سیاه و دلهره‌آور که گاه با طنزی سیاه و مهلک عجین می‌باشند، آشنا می‌کند و در بیشتر کشورهای جهان بارها منتشر شده‌اند.
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها