مجموعه داستان خارجی

گربه سیاه

(Black cat)

داستانی را که می‌خواهم نقل کنم هم بسیار حیرت‌انگیز است و هم متداول. انتظار ندارم آن را باور کنید. انتظار باور داشتن به چیزی که حتی حواس خودم هم حاضر به تایید آن نیست، دیوانگی محسوب می‌شود و من، دیوانه نیستم، بی شک در حال خواب دیدن هم نیستم. من فردا خواهم مرد و امروز می‌خواهم روح خود را آرامش بخشم...

شهاب حبیبی
چلچله
9789649027074
۱۳۹۴
۱۵۶ صفحه
۱۶۲۶ مشاهده
۰ نقل قول
ادگار آلن پو
صفحه نویسنده ادگار آلن پو
۱۴ رمان اِدگارآلِن پو، نویسنده داستان‌های کوتاه، شاعر، نقاد و ویراستار آمریکایی است که عمده شهرتش به خاطر توسعه‌بخشیدن به گونه‌های ادبی وحشت و خیال‌پردازی می‌باشد. فضای ترسناک و درون‌مایهٔ گوتیک حاکم بر آثار او، در ادبیات داستانی آمریکا بی‌همتایند. پو از پیشروان داستان‌های پلیسی مدرن محسوب می‌شود و بسیاری از آثار او شهرت جهانی دارند. پو زادهٔ شهر بوستون در آمریکا بود. وی در آغاز سروده‌هایش را در مجله‌ای در نیویورک به چاپ رساند. وی با دختر عمویش پیمان زناشویی بست. ...
دیگر رمان‌های ادگار آلن پو
افسانه‌های راز و خیال
افسانه‌های راز و خیال این مجموعه در بردارندة ترجمة فارسی هفت داستان است از ادگار آلن پو (1809ـ1849)، شاعر و نویسندة نمادگرای آمریکایی، که از 1838 تا هنگام درگذشت او در گاهنامه‌های گوناگون ایالات متحد با عنوان Tales of Mystery and Imagination منتشر شد است. در نخستین داستان، "سوسک طلایی"، خواندن رمز نوشته ای که نقش تکه‌ای پوست شده است کشف گنجی پنهان را ...
کلاغ (گزیده شعرهای ادگار آلن پو)
کلاغ (گزیده شعرهای ادگار آلن پو) در انزوای نیمه شبی دلتنگ، آنگه که او چو خاطره‌ای کمرنگ اندیشه‌های تلخ مرا اندود چشمان من ز خواب، بخارآلود، ناگاه کوبه‌های کسی بر در آرام، همچو زمزمه نجواگر. نجوای من به خویش، ملامتگر: «یک میهمان شب‌زده‌ی دیگر! یک میهمان خسته ناهنگام یک میهمان خسته و دیگر هیچ.»
داستان‌های شگفت‌انگیز
داستان‌های شگفت‌انگیز اولین بار که آمد، نزدیک به دوازده سال داشتم. یادم است که بهار بود و همه چیز در نگاه او (یا من؟) شکوفا و دل‌فریب. به من می‌‌گفت: «تو مریدی و من مراد» و من از حرف او تعجب می‌کردم. بعد از چند روز، دیگر او را ندیدم و با رفتن او (یا من؟) بهار هم رفت...
کلاغ و اشعار دیگر (مجموعه شعر)
کلاغ و اشعار دیگر (مجموعه شعر) در نیمه شبی ملال‌انگیز. آن‌ هنگام که سر در جیب تفکر فرو می‌بردم. سست و پرملال. چه بسیار ورق‌پاره‌های زیبا و عجیب حکایت از یاد رفته. از خاطرم گذشت. آن‌گاه که نیمه خواب، سر تکان دادم. ناگاه صدای در به گوش آمد. گویی کسی بر در می‌کوبید. بر در خوابگاه من می‌کوبید. نجواکنان گفتم: «مهمان است که بر در می‌کوبد ...
مشاهده تمام رمان های ادگار آلن پو
مجموعه‌ها