رمان خارجی

ماجراهای پارکر پاین

(Parker pyen investigate)

در قسمت عقب یقه لکه‌ای خون بود. بعد روی گردن جنازه که حالا دیگر برهنه بود، خم شد و از نزدیک‌تر نگاه کرد و به تندی گفت: این مرد بر اثر ضربه نمرده آقای دکتر، در کاسه سرش چیزی فرو کرده‌اند. می‌توانید دقیقا سوراخ‌ریزی را که پشت سرش هست ببینید.

ویدا
9786002910561
۱۳۹۴
۲۷۰ صفحه
۳۵۸ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
اولین پرونده‌های پوارو
اولین پرونده‌های پوارو خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذله‌گوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد. آگاتا کریستی در این کتاب، شیوه‌های سنتی تحقیقات جنایی را واژگون می‌کند و با کاوش در ...
ساعت‌ها
ساعت‌ها شیلا لبخند کم‌جانی زد و رفت نزدیک کاناپه. یکباره ایستاد و عقب رفت. مردی کف اتاق افتاده بود. چشمانش نیمه‌باز و بی‌فروغ بود. لکه قرمزی روی کت خاکستری‌اش دیده می‌شد. شیلا ناخواسته خم شد. دست گذاشت روی گونه‌های مرد. یخ بود. دست‌هایش هم همینطور. دست کشید روی لکه کتش و بعد دستش را با وحشت عقب کشید. در همین موقع ...
قتل با کتاب جادو
قتل با کتاب جادو در جزیره قاچاقچیان هتلی وجود دارد. خانم صاحب هتل سعی می‌کند هتلش را خوشنام نگه دارد، ولی به طور ناخواسته درگیر ماجرایی می‌شود، هتل او مرکزی برای گذران تعطیلات تابستانی است ولی زمانی که داستان شروع می‌شود، رنگ و روی دیگری به خود می‌گیرد، انگیزه قاچاق، سوداگران را به آن جزیره می‌کشاند و آسایش مسافران را به ناآرامی تبدیل ...
قتل در خانه کشیشی (مجموعه داستان‌های آگاتا کریستی)
قتل در خانه کشیشی (مجموعه داستان‌های آگاتا کریستی) اسم من لئونارد کلمنته و کشیش روستای کوچکی به اسم سنت مری مید هستم. این کلنل پروثرو چه پیرمرد عقب‌مونده‌ایه! واقعا! هیچ‌کس ازش خوشش نمیاد! دنیس، گریزلدا، این چه طرز حرف زدنه؟! ببخشید عمو جان! ...
جشن هالووین
جشن هالووین «اگر از من بپرسی، حتما با یک گردن کلفت فرار کرد و رفت.» الپست پاسخ داد: «اگر این طور بود، همه می‌فهمیدند. تو این شهر کوچک مردم کاری ندارند جز این که پشت سر این و آن غیبت کنند! و امکان نداشت مرتیکه را نشناسند.» پوارو پرسید: «کسی بود که به مرگ خانم لولین اسمایت مشکوک باشد؟»
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها