همین که توانستم، آن واژه که همواره در مورد او اندیشیدهام به زبان آوردم: که او واپسین انسان است. در حقیقت چیزی او را از دیگران متمایز نمیساخت. بیشتر گوشهگیر بود، وقتی حرف نمیزد که البته از روی تکبر یا فروتنی هم نبود آنگاه در سکوت، هرکسی افکاری را باید به او نسبت میداد که او با ملایمت رد میکرد.